غم دلا گر ناله دارى
ببار از ديده سيل اشك كوهسارى
بر آن شاهى كه سر بر آستانش
نهاده جمله شاهان به زارى
سپه سالار شاه ملك ايجاد
ابوالفضل آنكه گردون را مدارى
برادر با حسين و نسل حيدر
نمود آن تشنه لب را جانثارى
كه تا در خون خود غلطيد و برخواند
زفرط بى كسى شه را به يارى
حسين تشه...