Beyond the horizon of the place we lived when we were young
In a world of magnets and miracles
Our thoughts strayed constantly and without boundary
The ringing of the division bell had begun
Along the long road and on down to the causeway
Do they still LIVE there by the cut
The grass was...
وااااااااااااااااا!!! :surprised::surprised::surprised:
من ورودیم ؟!!! :surprised: ما حق آب و گل داریم تو این دانشگا !!! :smile:
منم زیاد سر و کارم با اتوبوسا نیس! دانشکده م تا خوابگاه راه زیادی نداره ! یه 10 min ه ! :D
گفتم سلف خوابگاهو با اتوبوس رفتم ! دانشکده رو نه!
:D :D من واقعا اطمینان پیدا کردم شما تا حالا بلیط میدادی!
به هر حال فک کنم با چند تا از راننده ها دوستین نه؟!!! :D
اونا دیگه بلیط نمیگیرن مطمئن باشید! :دی
آها خوب شد گفتین پس! :دی
آخه میدونین ما اصن از در با هنر نمیایم ! :دی
همش راهمونو پیاده طی میکنیم!
مشهدی نبودن ما همین فایده رو داشت که پول نمیدیم مث شما ! :D
آره بخدا ! مخصوصا به وقتی فک کنین که ساعت 7.5 شبه و به شدت گرسنته
میخوای بری سلف یه غذای خوشمزه بخوری !
داری میدوی تا به اتوبوس برسی ....جلو درش که میرسی یهو گازشو میگیره میره !!! چه حسی بت دست میده؟!!!