لاستيك قلبمو با ميخ نگات پنچر نكن
*
بوق نزن ژيان
ميخورمت
*
بر در ديوار قلبم نوشتم ورود ممنوع
عشق آمد و گفت من بي سوادم
*
قربان وجودت که وجودم زوجودت بوجود آمده مادر
*
شتاب مكن،مقصد خاك است
*
رادياتور عشق من ازبهر تو، آمد به جوش
گر نداري باورم بنگر به روي آمپرم
*
تو هم قشنگي
*
کاش جاده...