نتایح جستجو

  1. محـسن ز

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    فقط كافيه يكم تلاش بكنه همه چي حله تازه شايدم بهترش گيرش بياد خواسته توانستنه
  2. محـسن ز

    باريكلا بد برو بخواب تا لولو نيومده شانس بياري من دزما يا علي ورجك نيا د

    باريكلا بد برو بخواب تا لولو نيومده شانس بياري من دزما يا علي ورجك نيا د
  3. محـسن ز

    به فكر كردي خيال كردي تازه الان لولو ها دست بكار ميشن اونم لولو كرموني تازه سر شنگ شده توپ توپه

    به فكر كردي خيال كردي تازه الان لولو ها دست بكار ميشن اونم لولو كرموني تازه سر شنگ شده توپ توپه
  4. محـسن ز

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    باريكلا به اين كلاغ اينده نگر خونه نداشته تو فكر ناهار بوده شايدم ازبس گشنه بوده راه خونه يادش رفته تو چي فكر ميكني
  5. محـسن ز

    دخترم بشم دردبلات برو بگير بخواب لولو ميا ميخورتت

    دخترم بشم دردبلات برو بگير بخواب لولو ميا ميخورتت
  6. محـسن ز

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    ماشالله خيلي قشنگ بود اونوقت كلاغه رفت ولگردي ؟
  7. محـسن ز

    نه يه لحظه قطع شدم دارم قصه ميگم خوابت نبرده ؟

    نه يه لحظه قطع شدم دارم قصه ميگم خوابت نبرده ؟
  8. محـسن ز

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    ما كه قصه گفتيم كسي نميخواد قصه بگه ؟
  9. محـسن ز

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    زن نق نقو مرد کشاورزی یک زن نق نقو داشت که از صبح تا نصف شب در مورد چیزی شکایت میکرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطرپیرش در مزرعه شخم میزد. یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسر نق نقو مثل همیشه شکایت...
  10. محـسن ز

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    درود بر شما شب دراز است و قلندر بيدار صبر كني قصه هم خواهيم گفت
  11. محـسن ز

    بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم

    ان سفركرده كه صد قافله دل كه همره اوست هركجا هست خدايا بسلامت دارش هركجا هست خديا بسلامت دارش هركجا هست خدايا بسلامت دارش درود بر همه دوستان گلم خيلي خوش امدين
  12. محـسن ز

    الان خيلي هاشون نميان اينجا يا كم ميان يا به نوعي بازنشسته نت شدن بياين اينجا...

    الان خيلي هاشون نميان اينجا يا كم ميان يا به نوعي بازنشسته نت شدن بياين اينجا...
  13. محـسن ز

    الهي شكر خوبم فقط وقتي ميام باشگاه از نبودن سايه دلم ميگيره كاش ازش يه خبري ميرسيد

    الهي شكر خوبم فقط وقتي ميام باشگاه از نبودن سايه دلم ميگيره كاش ازش يه خبري ميرسيد
  14. محـسن ز

    يادش بخير جواني كجايي يه زمان يه جمعي بود توي همين باشگاه بنام خانواده سلطنتي منم بابا بزرگشون...

    يادش بخير جواني كجايي يه زمان يه جمعي بود توي همين باشگاه بنام خانواده سلطنتي منم بابا بزرگشون بودم بدترين اسپمر هاي باشگاه همين خانواده سلطنتي بودن حالا شما ها رو ميبينم ياد اون روزا ميفتم چرا توي پرف ها ميگردين بيايين زير كرسي ادبيات يا كافه نادري دور هم جمع بشين چندتا اينجوري خيلي صميمي تر...
  15. محـسن ز

    درود بر عطار عزيز ممنونم لطف كردي خوشحال شدم شما خوبين روزگار بروفق مراد هست

    درود بر عطار عزيز ممنونم لطف كردي خوشحال شدم شما خوبين روزگار بروفق مراد هست
  16. محـسن ز

    وقتي شكايت ميكني دوست عزيز همه مديرا ميبينند ميان ببينند كه چه اتفاقي افتاده حالا شما كاري دارين

    وقتي شكايت ميكني دوست عزيز همه مديرا ميبينند ميان ببينند كه چه اتفاقي افتاده حالا شما كاري دارين
  17. محـسن ز

    ماشالا تو بچه كرموني كرمونيا كه ايطوري نيستن

    ماشالا تو بچه كرموني كرمونيا كه ايطوري نيستن
  18. محـسن ز

    محسن يكم اين بچه رو نصيحت كن كه كارش يه چي ديگه بشه اذيت كردن هم شد كار

    محسن يكم اين بچه رو نصيحت كن كه كارش يه چي ديگه بشه اذيت كردن هم شد كار
  19. محـسن ز

    اونوقت شما بايد بريد اذيت كنيد خب گزارشش رو ميدادين

    اونوقت شما بايد بريد اذيت كنيد خب گزارشش رو ميدادين
بالا