این مطلب را حتما بخوانید (1): (داستان کوتاه)
این مطلب را حتما بخوانید (1): (داستان کوتاه)
مادر مهربان
ساعت 3 شب بود كه صداي تلفن , پسري را از خواب بيدار كرد. پشت خط مادرش بود
پسر با عصبانيت گفت: چرا اين وقت شب مرا از خواب بيدار كردي؟
مادرگفت:25 سال قبل در همين موقع شب تو مرا از خواب...