نتایح جستجو

تو را من چشم در راهم

بر هیچ نیرزیم اگر عشق نورزیم

خواهش میکنم .تقدیم به نگاه مهربانت

نظر در تو میکنمای بامداد که با همه جمع تنها نشسته ای تنها نشسته ام؟ نه که تنها فارغ از من و ما نشسته ام. نظر در تو میکنم ای بامداد که چه ویران نشسته ای ویران؟ ویران نشسته ام؟ اری و به چشم انداز امید اباد خویش می نگرم. نظر در تو میکنم ای بامداد که تنها نشسته ای کنار دریاچه خردت. اسمان من اری سخت...

اوازه خوان نه اوازه

نگو از گل ، نگو از یخ که در پاییزم نگاهم کن ، نگاهم کن چه درد انگیزم با من نه گل ، نه آواز گل مرده آوار برگم پاییزی ام ، هم فصل مرگم اگر در شب ، اگر در باد اگر در اشک می رویم کدامین باغ کدامین گل من از پاییز می گویم اگر مهرم ، اگر خورشید اگر هم بغض باران همه عشقم همه...

داستان شاهکارهایی که منتشر نشدند؛ از جاماندن در قطار تا آتش​زدن به​خاطر پایان بد کتاب - همیشه در تاریخ زندگی انسان​ها لحظه​هایی پیش می​آید که از کلمات یا جملاتی مثل ای کاش یا شاید استفاده می​شود که در مورد نویسنده​های بزرگ می​توان این جملات...

میراث پوستینی کهنه دارم من یادگاری ژنده پیر از روزگارانی غبار آلود سالخوردی جاودان مانند مانده میراث از نیاکانم مرا ، این روزگار آلود جز پدرم آیا کسی را می شناسم من کز نیاکانم سخن گفتم ؟ نزد آن قومی که ذرات شرف در خانه ی خونشان کرده جا را بهر هر چیز دگر ، حتی برای آدمیت ، تنگ خنده...

درود . خوب هستید؟

دستی افشان تا زه سر انگشتانت صد قطره چکد هر قطره شود خورشیدی باشد که به صد سوزن نور شب ما را بکند روزن روزن ما بی تاب و نیایش بیرنگ از مهرت لبخندی کن بنشان بر لب ما باشد که سرودی خیزد در خور نیوشیدن تو

جاییکه در آن خوش بینی بیش از هر جای دیگر رواج و رونق دارد ، تیمارستان است . هاولاک الیس

یادمان باشد بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم

یک طرف زیبایی ست و طرف دیگر درهم شکسته گان و پایمال شدگان ؛ هر قدر هم این کار دشوار باشد ، من می خواهم به هر دو طرف وفادار بمانم البر کامو