چشتون روز بد نبینه یبار واسه درس دیتیل ساختمانی رفتم خوابگاه با بچه ها بدرسیم
خلاصه گیر کردیم و شبم موندیم
یه دوساعت تا امتحان وقت داشتیم گفتم برم بخوابم..تو سیتینگ که خوابم نبرد
پتو پیچیدم دورم از حیاط خوابگاه رد شدم رفتم واحد بغلی جای دوستم بخوابم..همی رسیدم بخوابم
سرمو گذاشتم رو بالش..هم...