نتایح جستجو

رنج یا موهبت آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید، روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: «توچگونه می توانی خدایی را که رنج و درد نصیبت می کند را دوست داشته باشی؟» آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهم را...

رنج یا موهبت آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید، روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: «توچگونه می توانی خدایی را که رنج و درد نصیبت می کند را دوست داشته باشی؟» آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهم را...

سلام خوب هستین عصرتون بخیر و شادی ممنونم، شکر، نفسی میاد و میره امیدوارم که شما و هم خوب و خوش باشد خواهش می کنم، انجام وظیفس، خودتون که بهتر می دونید

رنج یا موهبت آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید، روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: «توچگونه می توانی خدایی را که رنج و درد نصیبت می کند را دوست داشته باشی؟» آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهم را...

رنج یا موهبت آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید، روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: «توچگونه می توانی خدایی را که رنج و درد نصیبت می کند را دوست داشته باشی؟» آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهم را...

رنج یا موهبت آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید، روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: «توچگونه می توانی خدایی را که رنج و درد نصیبت می کند را دوست داشته باشی؟» آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهم را...

رنج یا موهبت آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید، روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: «توچگونه می توانی خدایی را که رنج و درد نصیبت می کند را دوست داشته باشی؟» آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهم را...

رنج یا موهبت آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید، روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: «توچگونه می توانی خدایی را که رنج و درد نصیبت می کند را دوست داشته باشی؟» آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهم را...

رنج یا موهبت آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید، روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: «توچگونه می توانی خدایی را که رنج و درد نصیبت می کند را دوست داشته باشی؟» آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهم را...

رنج یا موهبت آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید، روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: «توچگونه می توانی خدایی را که رنج و درد نصیبت می کند را دوست داشته باشی؟» آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهم را...

رنج یا موهبت آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید، روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: «توچگونه می توانی خدایی را که رنج و درد نصیبت می کند را دوست داشته باشی؟» آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهم را...

رنج یا موهبت آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید، روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: «توچگونه می توانی خدایی را که رنج و درد نصیبت می کند را دوست داشته باشی؟» آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهم را...

رنج یا موهبت آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید، روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: «توچگونه می توانی خدایی را که رنج و درد نصیبت می کند را دوست داشته باشی؟» آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهم را...

رنج یا موهبت آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید، روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: «توچگونه می توانی خدایی را که رنج و درد نصیبت می کند را دوست داشته باشی؟» آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهم را...

رنج یا موهبت آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید، روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: «توچگونه می توانی خدایی را که رنج و درد نصیبت می کند را دوست داشته باشی؟» آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهم را...

رنج یا موهبت آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقاً به خدا عشق می ورزید، روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت از او پرسید: «توچگونه می توانی خدایی را که رنج و درد نصیبت می کند را دوست داشته باشی؟» آهنگر سر به زیر آورد و گفت: وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم، یک تکه آهم را...

سلام خوب هستین عصرتون بخیر خیلی وقت بود خبری ازتون نداشتم، گفتم عرض ادبی بکنم خدمتتون

سلام صبحتون بخیر و شادی ممنونم بخاطر اد، شرمنده فرمودید

سلام خوب هستید ممنونم از لطفتون، شما لطف دارید ناراحت شدم بخاطر اتفاقی که افتاده باید داخل راه آب رو نگاه کنید، اگر تهش آب جمع شده باشه، یعنی اینکه سیفون داره و شما راحت می تونید از داخل سیفون با اشیائی که بتونن با توجه به اندازه و فرم محل وارد راه آب بشن بگردید دنبالش و پیداش کنید البته اگر...

سلام خوب هستین ممنون تاپیک جالبی بود از خوندن بعضیاشون واقعا کیف کردم خودمم نوشتم دستتون درد نکنه آبجی خانوم