خيال
خيال
خيال
" گفتم غم تو دارم " : گفتا درك ! به من چه !
گفتم كه ماه من شو ، گفتا كه گمشو بچه !
" گفتم زمهر ورزان رسم وفا بياموز "
گفتا كه خسته ام من ، حالي ندارم امروز
" گفتم كه بر خيالت راه نظر ببندم "
گفت آنقدر نظر كن تا من كمي بخندم
" گفتم كه بوي زلفت گمراه عالمم كرد "
گفت ادكلن زدم...