واااااااااااااااااااااااااي................................جند روز نبودمااااااااااا.......شهرام و مي مو رو داماد كرديد خلاص...................مباركههههههه
گفتم:خدایا از همه دلگیرم،گفت:حتی از من؟ گفتم:خدایا دلم را ربودند، گفت:پیش از من؟ گفتم:خدایا چقدر دوری،گفت:تو یا من؟ گفتم:خدایا تنها ترینم، گفت: پس من؟ كفتم خدايا اينقدر نكو من.كفت: من تو هستم و تو من.........
اوه اوه.....اينجورياست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نكران ن ن شدم.من كه تازه شروع كردم بايد 4 سال سر كار باشم با اين حساب.....................اما مي مو و باقي بجه ها قرار شد بالايشكاهي جيزي تاسيس كنن تا جند سال ديكه راه ميافته.غصه نخور
زندگـــی زیبـاســـت چشمـی بـاز کـن-گردشـــی در کوچــه باغ راز کن-هر که عشقش در تماشا نقش بست-عینک بد بینی خود را شکسـت-علـت عـاشــــق ز عـلتــها جــداســـت-عشق اسطرلاب اسرار خداست-من مـیـــان جســـمها جــان دیـــده ام-درد را افکنـــده درمـان دیـــده ام-دیــــده ام بــر شـــاخه احـســـاســهامی...
دير رسيدم نبووديد..................اما اين روزا در هر حال ميكذره,جه بهتر كه با دوستي بكذره.......... مي مو مرسي واسه تلاشت و شيرينيهات................. شهرام و الما جوونم مرسي واسه بخششتوون.................