هی فلانی!
زندگی شاید همین باشد:
یک فریبِ ساده و کوچک
آن هم از دستِ عزیزی که تو دنیا را جز برای او
و جز با او نمی خواهی.
من گمانم زندگی باید همین باشد. . .
من تلخ شده ام
قهوه فرانسه
بدون شير و شكر
فنجان را زمين بگذار
بيرون را نگاه كن
امشب باران می بارد
و تو خيلی زود
لای آن بارانی بلند سياه
بين آدمها
طعم تلخ مرا
از ياد می بری!
لــــــــحظه های ســــکوتم؛
پـــــر هیاهــــــــــو ترین دقــــایق زندگیم هستند
مــــــملو از آنــــــچـــه
مــــی خواهم بـــــــــــــــگویم
و
نــــــــــــمی گـــــویم
نمی گذرد این ثانیه ها
هر چه فکر می کنم
نمی رسم به آنچه که باید برسم
خـدایا
دلم می خواهد کمی بهانه بگیرم
دلم باران می خواهد
باران را با بوی خاکش
باران را با صدایش
باران را با اشک هایم
می خواهم
همه اش را یکجا
می خواهم
وای از دلم
اگر باران ببارد
بارانی که روی این شهر می بارد
یک شب
روی استانبول نیز خواهد بارید
همین طور روی لندن
پراگ
و یا باکو
... هر کجا باشی
یک شب
به یاد نخستین دیدار
دل تو نیز خواهد شکست
مثل دل من
زیر بارانی از ابر خاطره ها می بارد
سلام عزیزم . این تصویر رو خیلی دوست داشتم . ممنونم:love:
که اینطور . پس هنوز فکر میکنید منو از قبل می شناختید . خب صحبتتون رو بکنید ببینبم کجای این زمین خاکی با هم بودیم . (:[IMG]
برای من هم شیرینیهای شما خیلی دلنشین هست . ممنون از محبت هاتون:gol:
تو می مانی
این را دیروز شاپرکی گفت که از شمال می آمد
بهار می آید
و حس با تو بودن
دوباره تمام تنم را در بر می گیرد
به شاپرک ها حسودی می کنم
وقتی تو را زودتر از من دیده اند
:gol:
سلام نازنین . شب پاییزیتون دلنشین:gol:
نه اشتباه میکنبد من از اول به دلتون نشسته بودم ! :biggrin: یادتون هست گفتید مثل یه آشنای دورم .:love:
کلافگی نمیارید شیرین شرقی .خوشحالم می کنید حتما نشونم بدید.