نتایح جستجو

  1. يامين

    سوالات و درخواست های مهندسی پزشکی

    مهندسي پزشکي چيست ؟ مهندسي پزشکي ، علمي چند رشته اي است که شامل کاربردهاي اصول و تکنيکهاي مهندسي در مسايل زيست شناسي و پزشکي است و علمي است که به مفهوم کاربردي ، تلفيقي از مهارتهاي علوم مهندسي و علوم پزشکي و زيست شناسي در جهت کمک به سلامتي انسان و بهبود بيمار است. محيط کار مهندس پزشکي به...
  2. يامين

    سوالات و درخواست های مهندسی پزشکی

    ديباچه: سال 1983 اولين بيمار، تحت عمل جراحي پيوند قلب مصنوعي قرار گرفت و 192 روز زنده ماند. سال 1988 تلمبه تنظيم كننده قلب ساخته شد.سال 1993 اولين پاي الكتريكي ساخته شد. پايي كه با استفاده از سيستم بادي و كنترل‌هاي ريزپردازنده، سرعت قدم زدن فرد را دريافته و محفظه‌هاي بادي خود را به نحوي تنظيم...
  3. يامين

    مشاعرۀ سنّتی

    ناچار چون نهد سر بر دامن گلم خار چاکم بود گریبان گر در کفن نباشم عهدی که رشته‌ی آن با اشک تاب دادی زلف تو خود بگوید من دل شکن نباشم
  4. يامين

    مشاعرۀ سنّتی

    ای چرخ فلک خرابی از کينه تست بيدادگری شيوه ديرينه تست ای خاک اگر سينه تو بشکافند بس گوهر قيمتی که در سينه تست
  5. يامين

    حلال کنید!

    از لطافت لحظه ها استفاده كن
  6. يامين

    مشاعرۀ سنّتی

    و آنگاه برای خشت گور دگران در کالبدی کشند خاک من و تو
  7. يامين

    جدول حل کنیم

    زرافه سقوط آ/.../.../.../
  8. يامين

    شعر نو

    گردنم منتظر حلقه دستان تو بود بر سر چشمه خواب لیک دیدم به دو چشم نگران دستهای تو گذشت همچو رودی که روان بود به سوی دگران
  9. يامين

    مشاعرۀ سنّتی

    رندم و شهره به شوریدگی و شیدائی شیوه‌ام چشم چرانی و قدح پیمائی عاشقم خواهد و رسوای جهانی چه کنم عاشقانند به هم عاشقی و رسوائی
  10. يامين

    مشاعرۀ سنّتی

    تا ابد خاطر ما خونی و رنگین از تست تو هم آمیخته با خون سیاوش شده ای
  11. يامين

    شعر نو

    همه جا سرد و سیاه همه تاریک و خموش همنوای من بیچاره کسی نیست در این ارض غریب و صدای دل من ناله هایش جاریست چشم در راه امیدست ولی هیچ کس نیست که داند غم تنهایی من غم مخور هست خدا… دور باید شد از این آدمیان چهره هاشان زیباست، قلبشان لیک سیاه خنده هاشان زهر است،گریه هاشان از رشک من...
  12. يامين

    شعر نو

    اندک آرامشی در واپسین ساعات روزی پای در گریز اندک آرامشی در فاصله روزها تا دیروز شکل گرفته، به فراموشی سپرده نشود و فردا به هیئت امروز فرارسد زندگی به امواج دریا مانده است چیزی به ساحل می برد و چیز دیگری را می شوید چون به سرکشی افتد انبوه ماسه ها را با خود می برد اما تواند...
  13. يامين

    مشاعرۀ سنّتی

    در بهاران سری از خاک برون آوردن خنده‌ای کردن و از باد خزان افسردن همه این است نصیبی که حیاتش نامی پس دریغ ای گل رعنا غم دنیا خوردن
  14. يامين

    مشاعرۀ سنّتی

    لیک چراغ ذوق هم این همه کشته داشتن چشمه به گل گرفتن و ماه به چاه کردنست
  15. يامين

    مشاعرۀ سنّتی

    آنکس که زمين و چرخ و افلاک نهاد بس داغ که او بر دل غمناک نهاد بسيار لب چو لعل و زلفين چو مشک در طبل زمين و حقه خاک نهاد
  16. يامين

    مشاعرۀ سنّتی

    در خوابهای کودکی ام هر شب طنین سوت قطاری از ایستگاه می گذرد
  17. يامين

    مشاعرۀ سنّتی

    ای بس که نباشيم و جهان خواهد بود نی نام زما و نی نشان خواهد بود
  18. يامين

    مشاعرۀ سنّتی

    همره همهمه‌ی گله و همپای سکوت همدم زمزمه‌ی نای شبانی گل من دم خورشید و نم ابری و با قوس قزح شهسواری و به رنگینه کمانی گل من گه همه آشتی و گه همه جنگی شه من گه به خونم خط و گه خط امانی گل من سر سوداگریت با سر سودایی ماست وه که سرمایه هر سود و زیانی گل من
  19. يامين

    مشاعرۀ سنّتی

    دل چون شکسته سازم ز گذشته‌های شیرین چه ترانه‌های‌ محزون که به یادگار دارد
بالا