تو درخت روشنایی گل
مهر برگ و بارت
تو شمیم آشنایی همه شوقها نثارت
تو سرود ابر و باران و طراوت بهاران
همه دشت انتظارت
هله , ای
نسیم اشراق کرانه های قدسی
بگشا به روی من پنجره ای ز باغ فردا
گه شنیدم از لب شب
نفس ستاره ها را
دلم آشیان دریا شد و نغمهء صبوحم
گل و نگهت ستاره
تو بمان که جمله...