زندگی
آه اي زندگي منم که هنوز با همه پوچي از تو لبريزم
نه به فکرم که رشته پاره کنم
نه بر آنم که از تو بگريزم
همه ذرات جسم خاکي من
از تو، اي شعر گرم، در سوزند
آسمانهاي صاف را مانند
که لبالب ز بادهء روزند
با هزاران جوانه مي خواند
بوتهء نسترن سرود ترا
هر نسيمي که مي وزد در باغ
مي...