[IMG]
شیخ ما در صفحه ای فیلـــتر شده نگریست همی و خندان شد
مریدان گفتند یا شیخ گفتند همی چه میبینی همی ؟
فرمود آزادی موعود
و یاران جامه ها دریدند و گریستند
اولین بار که جاویدو دیدم داشت تو دفتر مدیرت جغولی مارو میکرد خلاصه این کارش لاعث شد من و علی اسدی اخراج بشیم
عمیقترین دوستی ها از بدترین فحاشی ها شروع میشه:دی
سهیل کبیر (ذ)
نه آخه یه روز در خانه نشسته بودم داشتم تخمه میشکستم یهو دیدم در میزنن گفتم کیسته؟ گفت جاویدم گفتم ای بر خر مگس معرکه لعنت
خلاصه اومد گفت یه روز هم از عمرم اگه بمونه میام از اینجا زن میگیرم ما هم بر سبیل تلطف رخصت نماییدیم
هیچی دیگه
تولدش مبارک