نتایح جستجو

سیلام داداشی جون....:gol: خوفی ؟؟ پمادی ...پودری ؟؟ کجات سوخته ؟:D کو ببینم خوب بریم که آغاز کنیم ببینیم خدا چی میخواد 1- چی شد که اومدی باشگاه مهندسان ؟ 2- چند تا دوست دختر داری ؟ کی زن میگیری ؟ من کی عمو میشم ؟ نکنه عمو شدم :surprised: 3- چرا اول شدی مسئول مسابقات...بعد شدی کاربر فعال...

مثلا :D

تقصیر این امیر ذلیل مرده هست...:D

سلام افشین جون....بیا یه دقیقه پیش من بشین ببینیمت...کجا میری تو ؟:D خوب افشین جان بیا راستشو بگو، چرا رفتی پستتو از توی تاپیک تولد خواهرم پاکیدی، نمیگی روحیه لطیف خواهرم خراب میشه ؟ :D البته اینا رو خواهرم به من نگفته، من چون دعوتت کرده بودم، خودم گفتم...الانم دماغم کجه :razz:

بله..اینجا یکی رو میخوان که برنامه نویس حرفه باشه...چند تا پروژه بیرون داشته باشه به عنوان نمونه کار.... خوب طرف میره فقط عیب یابی و تست رو انجام میده...چند روز...یعنی کدهاشون آماده هست...چند تا کلاس شاید اضافه کنه...کلی هم پول میگیره....البته من اینطور فکر میکنم

سلام مهندس :gol: من نمیدونم رشتتون چیه، اما من کسایی رو میشناسم که مثلا رشتش برق بوده و اومده داره از رشته کامیپوتر کسب درآمد میکنه، البته خیلی زیاد....( البته برنامه نویسی نیست ) ببین برنامه نویسی معمولا باید بری توی شرکت واسه کار...شرکت شما رو که استخدام میکنه، به صورت پاره وقت نمیگیره، چون...

علی صندلی داغته........وای وایییی.... باورم نمیشه میخوام بیام داداشمو بسوزنم:D دیگه داداشی شرمنده، یه مواقعی هست که باید تعارف و داداش بودن و همه اینا رو فراموش کنیم...فقط به فکر خباثت باشیم :D الان میام.....10 صفحه فقط گذشته ...باید همشو بخونم :confused:

سلام چروکیده :D علی کیه ؟:surprised: افشین رو که نه...ولی مور مور میشم برم یه چیزی بهش بگم، بیاد بهم فحش و بد و بیراه بده:D جدی....اشکال نداره بابا...الان میرم به افشین میگم چشه...بعدش میگم افشین بیا پیش من بشین :D

:gol::gol::gol:

:gol::gol::gol:

سعلام.... قربونت، شما خوبی؟ آره، تولد این توپولی بود...البته هنوزم دیر نیست ها...البته فکر کنم یکم کیک پیدا بشه اونجا:D خواهش میشه :gol:

نه بابا، اینکه کچله...من یال و کپالی دارم واسه خودم:D نه من اگه عکسمو بزارم که دیگه هر روز باید شماره تلفن جمع کنم...دیگه گفتیم یه مهندسی معکوس بزنیم شاید یکی فهمید...فکر کنم جواب داد :surprised: آره، واقعا این گل شما چه نکته بینه :surprised: توپول، من ژست نگرفتم، تو رو دیدم زهر ترک...

خواهش میشه...به خواهر کوچولومون خوش بگذره، انگار به من میگذره....:gol: فکر کنم دیگه منم پیرمردی شدم تو باشگاه، شاید وقتشه که منم غزل خداحافظی رو بخونم....

ایقدر هولیم که کیک یادمون رفت واسه مهمونا بیاریم :D شرمنده دیگه....بفرمایین از خودتون پذیرایی کنین ..... امیر بدو بشقاب بیار زهرا جان یه امشبو مراعات کن....دیگه با هزار بدبختی رسوندیمت به 110 تا...باز یه شبه نرسی به 180 کیلو :razz:

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]