نتایح جستجو

خو حالاااا...چرا دعوا میکنی!! من تاپیکا رو زیر و رو کردم...لابد نیافتم که به شما گفتم دیه! :D با تچکر ویجه... :gol:

آدمی که دوستت دارد خیلی زود برایت عادی می شود، حرف هایش، دوستت دارم هایش... و تو خیلی زود کلافه میشوی از بهانه هایش، اشکهایش، توقع هایش. و چون تصور میکنی که همیشه هست، همیشه دوستت دارد؛ هیچوقت نگاهش نمیکنی نگرانش نمیشوی، برای از دست دادنش نمی ترسی او همیشه هست اما او هم آدم است... روزی که کارد...

ممنون...همچنین... هستم همین گوشه کنارا... [img] باشه...خوشحال شدم از دیدنت...[img] شب بخیر..خدافظی...

یادش بخیر... قوانین زندگی رو که نمیشه تغییر داد... روابط همیشه ناپایدارند و محور همه چیز خودِ...هر کی راه خودشو میره... دور شدن اجتناب ناپذیره... نه هنوز .. اگه خدا یاری کنه ترم آخرم... :)

شکر..بد نیستم... ممنون...لطف داری...منم دلم تنگ میشه برا اینجا و بر و بچه هاش... نه دیگه...سرپاسبان سپر بینداخت...به عشق شمالیا میومدم...حالا که نیست فقط به یاد دوستام میام سر میزنم...:smile:

به به .. عامو هادی...:D چطوری؟! ممنون از درخواستت.. [img]

تولدت مبارک پر پری! :D

تولدت مبارک عزیزم... همیشه شاد و سلامت و موفق باشی...

سلام مجدد... :D دیتیل اتصال ناودون به تیرورق چی؟ اونم نداری؟

ممنون...شکر خدا... یه مدت رفتیم پشت ابرا ولی از اون دور دورا حواسمون به دوستان هست...:D مرسی..همچنین.. :gol:

میگ میگ :w45:

مرسی...همچنین...(بعد مدتها :دی) سلام آقا احسان...چطوری؟! ایام بهاری 93 به کام هست؟! :D غرض از مزاحمت... دیتیل اجرایی سقف کالزیپ و نمای کامپوزیت رو میخوام... چیزی دارین؟! :surprised:

تبریک میگم...موفق باشی مهندس صدیق عزیز...ایشالا آدمینی...:D

خدا ؟ میشنوی صدامو ؟ صبرم بده . . فقط همین . .

به سراغ من اگر میائی تند و آهسته چه فرقی دارد... تو به هر جور دلت خواست بیا مثل سهراب دگر جنس تنهائی من چینی نیست. که ترک بر دارد مثل آهن شده است..

لعنت به ساعتهایی که جلو نمیروند، خواب می مانند ، کار نمی کنند ، کوک نمی شوند ، عقب می مانند ، و از رفتن خسته میشوند این بلاها از وقتی به سر ادم میاد که منتظر کسی باشی که دوسش داری...

هیچکس نـفهمیـــــد که « زلـیخـــــــا » مــَـــــــــرد ­ بـود ….!! میــــدانی چــــــــــــرا ­ ؟؟؟ مـــــردانـــگی ­ میــخواهـــــد! مــــــــاندن ، پــای عشــــــقی که مـُـــدام تـو را پـــس میــــزنــد...

ﺩﻟﻢ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﺗﻮ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﭼﯿﺴﺖ ؟! ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺐ ﻫﺎ ، ﺧﻮﺍﺏ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺧﯿﺲ ﻣﻦ ﻣﯿﺪﺯﺩﺩ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﻧﺒﻮﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ، ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﭘﯽ ﺗﻮ ﻣﯿﮕﺮﺩﺍﻧﺪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺻﺒﺮﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻟﺒﺎﻧﻢ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺗﺎ ﮔﻼﯾﻪ ﺍﯼ ﻧﮑﻨﻢ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ...

از قوی بودن خسته ام ! دلم یک شانه میخواهد تکیه دهم به آن بی خیال همه دنیا و دلتنگی هایم را ببارم...

چند وقتیست هر چه می گردم هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم نگاهم اما گاهی حرف می زند گاهی فریاد می کشد و من همیشه به دنبال کسی می گردم که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید...