حالا یه خاطره از خوابگاه ...
دانشگاه 5شنبه و جمعه غذا نمیده .شب جمعه بود. ما تو اتاق 8 نفر بودیم . دو تا از بچه ها رفتن شام درست کنن .
خلاصه غذا رو گذاشتن رو گازو اومدن اتاق تا غذا درست شه (شام برنج و خورشت قیمه بود).اون شب باد وحشتناکی می یومد . ما هم پنجره هارو باز کرده بودیم.گفتیم شب جمعه یه...