نتایح جستجو

گاهی خودم را بغل میکنم بر زانو هایم میخوابانم لحاف دستانم را تا صورتم میکشم تا نور مانع آرامش چشمانم نشود برایش لالایی هم میخوانم کم کم صورتم خیس میشود و بعد زانوهایم آرام میگویم غصه نخور عزیزم این درمقابل تو هیچ هم نیست خودم جان تو خدا را داری خودم میگوید میدانی بیشتر از چه دلم میگیرد؟ آرام...

slm tawalodetoon mobarak mnam ke nemishnasametoon wali ishallah sad sal be ein salha:w23::w32::w14:

slm mercy babate darxastetoon:gol::gol::gol::gol::victory:

sun raha hena tu ro raha hoon mein داری میشنوی دارم گریه میکنم aashgei2

ein ahange ye film hendie mahshare paeynesh esme filmeshe

sun raha hena tu ro raha hoon mein داری میشنوی دارم گریه میکنم aashgei2

sun raha hena tu ro raha hoon mein داری میشنوی دارم گریه میکنم aashgei2

sun raha hena tu ro raha hoon mein داری میشنوی دارم گریه میکنم aashgei2

sun raha hena tu ro raha hoon mein داری میشنوی دارم گریه میکنم aashgei2

slm mercy nafise joon nafasam

منم عمرانم

هفت شماره را میگیرم ... (ایمان ، عشق ، محبت ، صداقت ، ایثار ، وفاداری، عدل) ... بــــــــــــــــــــوق ... شماره مورد نظر در شبكه زندگیانسانها موجود نمی باشد،لطفا" مجددا" شماره گیری نفرمایید ! هفت شمارهدیگر (دوست ، یار ، همراه ، همراز ، همدل ، غمخوار ، راهنما ) ...بــــــــــــــــــــوق ...

فدای تو عزیز دل خوبم یو خوبی راستی رشتت چیه

ای ول پویان خواننده ی مورد علاقه ی من

پدرم....با موهای سپیدش...پاکی قدومش...صفای وجودش...سنگینی سکوتش...نجابت و غرورش...وبا زمزمه ی کلامش در جذبه ی محراب ...گستره ی وسیع جنت بود ...ومن فقط" پدر" می خواندمش.....

پدرم.... با موهای سپیدش... پاکی قدومش... صفای وجودش... سنگینی سکوتش... نجابت و غرورش... وبا زمزمه ی کلامش در جذبه ی محراب ... گستره ی وسیع جنت بود ... ومن فقط" پدر" می خواندمش.....

یار قدیمی من باروونه

پدرم.... با موهای سپیدش... پاکی قدومش... صفای وجودش... سنگینی سکوتش... نجابت و غرورش... وبا زمزمه ی کلامش در جذبه ی محراب ... گستره ی وسیع جنت بود ... ومن فقط" پدر" می خواندمش.....

من بارون رو زیاد دوست نداشتم ولی زندگی بهم یاد داد که ارامش بخش ترین نواهای زندگی باران است که باهر ضربه ی اهنگین خود به شیشه مرا قدم قدم به گذشته جایی که اولین صفحه ی زندگیم باز شد می برد امشبم جلود پنجره ی جای دوست داشتنیم نشسته ام یار قدیمی مرا یاد کرده است...الناز...

من بارون رو زیاد دوست نداشتم ولی زندگی بهم یاد داد که ارامش بخش ترین نواهای زندگی باران است که باهر ضربه ی اهنگین خود به شیشه مرا قدم قدم به گذشته جایی که اولین صفحه ی زندگیم باز شد می برد امشبم جلود پنجره ی جای دوست داشتنیم نشسته ام یار قدیمی مرا یاد کرده است...