نتایح جستجو

خواستم مثالی بزنم که دم دست تر باشه از راهنماییتون مچکرم

میشه ارتباط حکومت ترکان با بحثی که بود رو بگی؟و همچنین ارتباط بحث با آثار ادبی فارسی؟ بعدشم جواب بدی من سفسطه کردم یا شما؟!

نخیر دلیلش مشخصه ابن سینا بعد از حمله اعراب به ایران زندگی میکرده وقتی یک کشور مستعمره یکی دیگه باشه زبانش هم زبان همون میشه(همون طور که از نام ابن سینا مشخصه) چرا هندی ها اینقدر انگلیسی دارن تو زبانشون؟چون مستعمره ی انگلیس بودن شما اگر تنها یک قسمت از این فیلم مختار نامه رو میدیدی ، متوجه میشدی...

کوچیکتیم داداش

مرسی تو چرا اون شکلی شده بودی؟ منم واسه همون این شکلی شدم:دی

درود. خوبی؟ :surprised::surprised::surprised::surprised:

ولی من ثبت نام کردم شد. نوشته چهار پنج ماه طول میکشه کارتش بیاد.

اونا هنوزم دارن بر ایران حکومت میکنن یعنی حکومت ایران یه حکومته به روش عربیه در ضمن چند سال حکومت کردن به جدا!این که تاثیرات حکومتشون چی بوده و چه مدت زمانی بوده(بهتره بگیم هست) جدا!

چون باعث 97% بدبختیای ایران و ایرانین

دیروز 7 آبان بود ولی هیچ چیزی از رسانه های جمهوری اسلامی نشنیدیم جالب اینجاست که آقا رو جوری نشون میدن و طوری رفتار میکنن که کسایی که میرن برای دیدنش احساس میکنن دارن خدار رو میبینن! گریه و زاری میکنن و فکر میکنن خیلی لیاقت داشتن که دیدار آقا ! نصیبشون شده ولی دریغ از جمله ای یا یادبودی از...

برای بابا جون شما رو هم شادباش میگم :دی

دوست من همون طور که گفتن زادروز کوروش روز جهانی کوروش نامیده شده همچنین شما مچکرم

7 آبان زاد روز کوروش بزرگ رو شادباش میگم امیدوارم ایران بتونه یه روز در اندازه ی گذشته هاش باشه

/m\ ....

kamran in axet ke to profilete kie?

چشمب حتما اطاعت امر میشه

سلام ابوی خوبم تو خوبی؟ خان جانم خوبه سلام میرسونه

کامران جان دارم پرس و جو میکنما یه جا که داشتیم و کاردرست بود، جمع کرده رفته بازم پیگیرم

آقای ادمین کلنگ خود را بردارید! قلمی از قلمدان ادمین افتاد شخصی(مانی) که آنجا حضور داشت گفت : جناب ادمین کلنگ خود را بردارید ادمین خشمگین پاسخ داد: مردک این قلم است نه کلنگ تو هنوز کلنگ و قلم را از هم باز نشناسی؟ مانی گفت: هر چه هست باشد، تو باشگاه را با آن ویران کردی

گوشهای sharifi1984 روزی « ادمین »، کاربرش، « شریفی 1984» را دید که گوشهایش از زیر کلاهش بیرون آمده بود. نظری خشم آلود به وی افکند و گفت: « گوشهایت را زیر کلاه بگذار. » شریفی در حالی که کلاه خود را روی گوش های می کشید گفت: «بفرمائید قربان. این هم گوش های بنده. حالا ببینم کارهای باشگاه، با رفتن...