خوب پس به سلامتی تموم شد؟؟
ما هم هستیم دیگه..
چسبیدیم به کار و کاسبی فعلا..
از بعده عیدم به امید خدا بشینیم واسه کنکور بخونیم دیگه..
احتمال 90 در صد قبل از عید یه سفر 4 روزه برم مشهد..
سید جان دستت درد نکنه..
خاطره ی جالبی بود..
من یکی حاضرم همه ی روز بشینم و از خاطرات جنگ بشنوم..
راستشو بخوای دلم واسه یه نفر که خیلی این خاطره هارو قشنگ تعریف میکرد بد جوری تنگ شد...
کاش اینجا بود...
دمت گرم سید جان
یا علی
سلام شانلی عزیزم
اول منو ببخش که انقدر دیر جواب میدم..مشکلی داشتم
شما فقط برنامه رو باز کن بعد با مرورگرت هر سایتی رو دوست داری باز کن..من با فایرفاکس و امکان add on امتحان نکردم..با کروم و اکسپلور کار میکنم..به صورت عادی..
از حالت زیپ خارج کن
برنامه رو باز کن
منتظر بمون تا succefull بنویسه...
سلام مهناز عزیزم...
والا یه مشکل کوچیکی پیش اومده برام اصلا وقت نمیکنم اظهار ارادت کنم به دوستان...
حقیقتش اینه که برادرم 4 روز پیش تصادف کرده و الان بیمارستانه...الان درگیر کاراش هستیم...
اون بنده خدایی هم که زده بهش فرار کرده..خدا خودش ببخشدش...
من ارادت بسیار زیادی به شما و تمام عزیزان زرتشتی...