نتایح جستجو

اتفاقا یکی از دلایل اثبات الهی بودن قرآن اینه که توش تناقضی نیست. اما چیزی که توی قرآن زیاد پیدا می شه اینه که این ها نشانه هایی است برای آنان که تفکر کنند، اندیشه کنند و ...

اون وقت اسلام واقعی چی هست؟ یعنی اسلام واقعی جدا از شیعه و تشیع هست؟ :surprised: عزیز جان این رو داری تو جمعی می گی که اکثرشون شیعه هستن ولی فکر نکنم کسی از این قشر با شما موافق باشه :confused:

می شه بگید از اون آیه چه جوری به این نتیجه رسیدید ؟ :surprised: الحق که آیه الهی!!

شرمنده که این قدر بی وفام ...

اوا من می خواستم گریتون بگیره! چرا خندتون می گیره؟!! :razz: هی می خوام عوضش کنم یکی میاد ازش تعریف می کنه مجبور می شم دو روز دیگه به احترام طرف بذارمش ;)

سلام نه بابا مگه می شه یادم بره. خوش اومدید. :gol:

دست شما مرسی :gol::gol::gol:

من که اولش خوندم گفتم پیرزنه رو می رسوندم. کلی هم احساس پترس فداکاری بهم دست داده بود !!

اینا رو می دونستم. نوچ! جواب سوال من این نبود. بی خیال. این رو بچسب: کاش ادامه دهنده ی راهش من باشم ... :D

حالا سالی یکی دو بار رو که می شه خریدش! مثلا روز تولد بعضی ها. یا سالگرد بعضی چیزا :D

حالا که اصرار می کنی یه کوچولو تخفیف میدم!! ضمنا بانوی ایرانی از دوستان خودم هست ها!! اشتباه نشه. دارم سر به سرش می ذارم!!!! :surprised:

راستش خودم هم نمی دونم. شیعه باید گفت یا مسلمون. نظر بقیه چیه؟ یعنی سنی ها این جوری نیستن؟ یه سوال واقعی هست. نمی دونم جوابش چیه. اگر جوابی دارین ، لطفا بدون توهین به کسی جواب بدین. ممنون می شم.

ههههههههههه! باور کن من این پستت رو ندیده بودم. یعنی هر دو با هم این پست ها رو زدیم. ولی به نظر من ربط داشت ها!! :gol:

آشنا رو که چرا! آشناست! جمله ای بود کاملا در خور این تاپیک ممنونم.

سلام. هستم اما سعادت زیارت شما رو نداشتم.

تلگراف مادر برازجانی به پسرش در جبهه: برازجان …. به جبهه خرمشهر …. دیپلم وظیفه محمد عوض زاده. مادر در سنگر خون و شهادت، سال نو و پیروزی اسلام به تو و هم رزمانت تبریک گفته. مادر جان سعی کن امام زمان را ببینی و به کربلا بروی! هنوز برازجان شهید نداده است! مادر از شهادت نترسید افتخار است برای...

اگرچه جنگ تمام شده اما هر روز صحنه های جدیدی به وجود میاد که می شه از نسل های پیش الگو گرفت. مثل آتش نشان ها. چه قدر داشتن یه فزرند اتش نشان ( دختر یا پسر) سخته. من الان یه دختر جوونم و هنوز ازدواج نکردم تا بخوام پسری داشته باشم اما خیلی وقتا به مادرایی که پسر دارن فکر می کنم و خودم رو جای...

نوچ نوچ نوچ نوچ نوچ! جهنمی شدی رفت. اعصاب نداری؟!!!

یك شركت بزرگ قصد استخدام تنها یك نفر را داشت. بدین منظور آزمونی برگزار كرد كه تنها یك پرسش داشت. پرسش این بود : شما در یك شب طوفانی سرد در حال رانندگی از خیابانی هستید. از جلوی یك ایستگاه اتوبوس در حال عبور كردن هستید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. یك پیرزن كه در حال مرگ است. یك پزشك...

باشه من بهش می گم. موفق باشی گلم. :gol::gol: