سلامممممممممممممممممممم عزیز دلم
خوبی اجی گل و نازم
خوب و خوش و سلامتی
فدای محبتات عزیز
تنک یو
امیدوارم موفق باشی عزیز
فدات
نوشته های روی شن مهمان اولین موج دریا هستند
اما حکایتهای روی سنگ مهمان همیشگی تاریخند
و دوستان خوب حک شدگان روی قلبند و ماندگاران ابدی....
سلامممممممممممممم عزیز دل ابجی
خوبی نفسم
ممنون محبتات جیگر
چخبر مبرا چیکار میکنی با درسات
امیدوارم موفق باشی گلکم
فدای نفسات محبوب من
شاد و سلامت باشی
نوشته های روی شن مهمان اولین موج دریا هستند
اما حکایتهای روی سنگ مهمان همیشگی تاریخند
و دوستان خوب حک شدگان روی قلبند و ماندگاران ابدی....
سلامممممممممممممممم داداش فرشاد گل
خوبی خوشی سلامتی
ممنون محبتات عزیز
با درسا چیکار میکنید امیدوارم موفق باشی فدای تو عزیز
نوشته های روی شن مهمان اولین موج دریا هستند
اما حکایتهای روی سنگ مهمان همیشگی تاریخند
و دوستان خوب حک شدگان روی قلبند و ماندگاران ابدی....:w17::w21::w21::w32::w21::w21::w17:
تو کبوتر ، من بام ...
می پری از لب من ناآرام؛
دل سرخورده ي من ؛
مانده در حسرت یک جرعه سلام،
تو کبوتر ، من باد ...
می کنی بال و پرت را آزاد؛
می پری از من و در حنجره ام می ماند،
بغض نشکسته ای از یک فریاد...
تو کبوتر ، من تاک ...
تو دلت مست غرور
می پری سوی افق ،
پای من مانده ولی در دل...
تو کبوتر ، من بام ...
می پری از لب من ناآرام؛
دل سرخورده ي من ؛
مانده در حسرت یک جرعه سلام،
تو کبوتر ، من باد ...
می کنی بال و پرت را آزاد؛
می پری از من و در حنجره ام می ماند،
بغض نشکسته ای از یک فریاد...
تو کبوتر ، من تاک ...
تو دلت مست غرور
می پری سوی افق ،
پای من مانده ولی در دل...
تو کبوتر ، من بام ...
می پری از لب من ناآرام؛
دل سرخورده ي من ؛
مانده در حسرت یک جرعه سلام،
تو کبوتر ، من باد ...
می کنی بال و پرت را آزاد؛
می پری از من و در حنجره ام می ماند،
بغض نشکسته ای از یک فریاد...
تو کبوتر ، من تاک ...
تو دلت مست غرور
می پری سوی افق ،
پای من مانده ولی در دل...
تو کبوتر ، من بام ...
می پری از لب من ناآرام؛
دل سرخورده ي من ؛
مانده در حسرت یک جرعه سلام،
تو کبوتر ، من باد ...
می کنی بال و پرت را آزاد؛
می پری از من و در حنجره ام می ماند،
بغض نشکسته ای از یک فریاد...
تو کبوتر ، من تاک ...
تو دلت مست غرور
می پری سوی افق ،
پای من مانده ولی در دل...
تو کبوتر ، من بام ...
می پری از لب من ناآرام؛
دل سرخورده ي من ؛
مانده در حسرت یک جرعه سلام،
تو کبوتر ، من باد ...
می کنی بال و پرت را آزاد؛
می پری از من و در حنجره ام می ماند،
بغض نشکسته ای از یک فریاد...
تو کبوتر ، من تاک ...
تو دلت مست غرور
می پری سوی افق ،
پای من مانده ولی در دل...
تو کبوتر ، من بام ...
می پری از لب من ناآرام؛
دل سرخورده ي من ؛
مانده در حسرت یک جرعه سلام،
تو کبوتر ، من باد ...
می کنی بال و پرت را آزاد؛
می پری از من و در حنجره ام می ماند،
بغض نشکسته ای از یک فریاد...
تو کبوتر ، من تاک ...
تو دلت مست غرور
می پری سوی افق ،
پای من مانده ولی در دل...