نتایح جستجو

  1. 19amir89

    یعنی یه عکس سیاه و سفید و close up با زاویه 45 درجه و بدون zoom ... البته سوژه ی عکس باید قشنگ...

    یعنی یه عکس سیاه و سفید و close up با زاویه 45 درجه و بدون zoom ... البته سوژه ی عکس باید قشنگ باشه که هست...
  2. 19amir89

    خواهش میکنم...قابل نداشت..

    خواهش میکنم...قابل نداشت..
  3. 19amir89

    سلام... راستی میدونی بوس چیه؟؟؟؟ یه جریان 220 ولت متناوبه که خیلی خطرناکه....تو دنیا کلی کشته...

    سلام... راستی میدونی بوس چیه؟؟؟؟ یه جریان 220 ولت متناوبه که خیلی خطرناکه....تو دنیا کلی کشته داده البته دو نوعه...1) bos خیلی هم خطر نداره فقط باعث گرم شدن مقاومت ها میشه...و البته ممکنه که خازنا هم بترکن... 2) booossss خیلی خطر ناکه..میزنه مدارو می سوزونه و فیوز مرکزی کلا خراب می شه.... البته...
  4. 19amir89

    جان رفت در سر می و حافظ به عشق سوخت عیسی دمی کجاست که احیای ما کند....

    جان رفت در سر می و حافظ به عشق سوخت عیسی دمی کجاست که احیای ما کند....
  5. 19amir89

    گفتی که حافظا دل سرگشته ات کجاست در حلقه های آن خم گیسو نهاده ایم..

    گفتی که حافظا دل سرگشته ات کجاست در حلقه های آن خم گیسو نهاده ایم..
  6. 19amir89

    به به..... چه خبره... خوبه مهندس خوبه....

    به به..... چه خبره... خوبه مهندس خوبه....
  7. 19amir89

    چه جالب... شايد بهتر باشه شما سلام برسونيد به... چه جاي ملامت كه حتي جاي ملال نيست...

    چه جالب... شايد بهتر باشه شما سلام برسونيد به... چه جاي ملامت كه حتي جاي ملال نيست...
  8. 19amir89

    سلام...... ميگم 0021 يعني چي؟؟ همينجوري...

    سلام...... ميگم 0021 يعني چي؟؟ همينجوري...
  9. 19amir89

    وه چه بي رنگ و بي نشان كه منم كي ببينند مرا چونان كه منم

    وه چه بي رنگ و بي نشان كه منم كي ببينند مرا چونان كه منم
  10. 19amir89

    دوش می آمد و رخساره برافروخته بود تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود رسم عاشق کشی و شیوه شهر آشوبی...

    دوش می آمد و رخساره برافروخته بود تا کجا باز دل غمزده ای سوخته بود رسم عاشق کشی و شیوه شهر آشوبی جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود جان عشاق سپند رخ خود می دانست و آتش چهره بدین کار برافروخته بود گر چه می گفت که زارت بکشم می دیدم که نهانش نظری با من دلسوخته بود کفر زلفش ره دین می زد و آن سنگین...
  11. 19amir89

    بعد از اين دست من و زلف چو زنجير نگار چند و چند از پي كام دل ديوانه روم گر ببينم خم ابروي چو...

    بعد از اين دست من و زلف چو زنجير نگار چند و چند از پي كام دل ديوانه روم گر ببينم خم ابروي چو محرابش باز سجده شكر كنم،از پي شكرانه روم... عشقت رسد به فرياد.....
  12. 19amir89

    بنماي شمس مفخر عالم رو ، ز شرق من هدهدم حضور سليمانم آرزوست...

    بنماي شمس مفخر عالم رو ، ز شرق من هدهدم حضور سليمانم آرزوست...
  13. 19amir89

    وصف رخ چو ماهش در پرده راست نايد مطرب بزن نوايي،ساقي بده شرابي حافظ چه مي نهي دل تو در خيال...

    وصف رخ چو ماهش در پرده راست نايد مطرب بزن نوايي،ساقي بده شرابي حافظ چه مي نهي دل تو در خيال خوبان كي تشنه سير گردد از لمعه سرابي.....
  14. 19amir89

    به تيغم گر كشد دستش نگيرم و گر تيرم زند منت پذيرم غم گيتي گر از پايم در آرد به جز ساغر كه باشد...

    به تيغم گر كشد دستش نگيرم و گر تيرم زند منت پذيرم غم گيتي گر از پايم در آرد به جز ساغر كه باشد دستگيرم به فريادم رس اي پير خرابات به يك جرعه جوانم كن كه پيرم بر آي اي آفتاب صبح اميد كه در دست شب هجران اسيرم
  15. 19amir89

    آره!!!!

    آره!!!!
  16. 19amir89

    من غلام قمرم غير قمر هيچ مگو پيش من جز سخن شمع و شكر هيچ مگو سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو ور از...

    من غلام قمرم غير قمر هيچ مگو پيش من جز سخن شمع و شكر هيچ مگو سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو ور از اين بي خبري رنج مبر هيچ مگو دوش ديوانه شدم عشق مرا ديد و گفت آمدم نعره مزن جامه مدر هيچ مگو گفتم اين چيست بگو زير وزبر خواهم شد گفت مي باش چنين زير و زبر هيچ مگو گفتم اي عشق من از چيز دگر مي ترسم گفت آن...
  17. 19amir89

    حافظم گفت كه خاك در ميخانه مبوي گو مكن عيب كه من مشك ختن مي بويم

    حافظم گفت كه خاك در ميخانه مبوي گو مكن عيب كه من مشك ختن مي بويم
  18. 19amir89

    گفتي كه حافظ اين همه رنگ و خيال چيست نقش غلط مبين كه همان لوح ساده ايم.

    گفتي كه حافظ اين همه رنگ و خيال چيست نقش غلط مبين كه همان لوح ساده ايم.
  19. 19amir89

    اي نسيم سحرگه آرامگه يار كجاست منزل آن عاشق كش عيار كجاست شب تار است و ره وادي ايمن در پيش آتش...

    اي نسيم سحرگه آرامگه يار كجاست منزل آن عاشق كش عيار كجاست شب تار است و ره وادي ايمن در پيش آتش طور كجا موعد ديدار كجاست آن كس است اهل بشارت كه اشارت داند نكته ها هست بسي محرم اسرار كجاست هر سر موي مرا با تو هزاران كار است ما كجاييم و ملامتگر بيكار كجاست باز پرسيد ز گيسوي شكن در شكنش كاين دل...
  20. 19amir89

    بوي گلهاي ياس براي همه يكسان است... اما...

    بوي گلهاي ياس براي همه يكسان است... اما لذت بردن از آن براي همه يكسان نيست!!!
بالا