و دستانم را به بی نهایت وجودت که به درونم نزدیک است و من از آن دور, بلند می کنم و با خواهش هایی از هیچ سر شار به التماس درخواست هیچ از نیست ترین نیست زندگیم می خواهم که تنها,باشد. و زندگیم را نور بخشد وبه التماس بودنم به ازای حتی یک ثانیه بیشتر خواهان نزدیکیش به خویشم و در واقع راندنش از خویش......