نتایح جستجو

  1. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    قرعه کشی تمام شده و تو به نام دیگری افتاده ای......قسمت جای خودبی معرفت.... حداقل اسم مرا هم در قرعه کشی می انداختی!!!
  2. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    در عبور ثانیه های خیالت دنبالم نگرد دیگر عمرا پیدایم کنی ...
  3. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    به کوری چشم تو هم که باشد حالم خوب ِ خوب است اصلا هم دلم برایت تنگ نشده حتی به تو فکر هم نمی‌کنم باران هم تو را دیگر به یاد من نمی‌آورد مثل همین حالا که می‌بارد... لابد حالا داری زیر باران قدم می‌زنی . . . اما... چترت را فراموش نکن ! لباس گرم را هم......
  4. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    می گویند درد و رنج انسان را بزرگ می کند من که زیر بار این همه غصه خم شده ام چگونه بزرگ شوم .....
  5. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دلم لک زده… برای یک عاشقانه ی آرام… که مرا بنشانی بر روی پاهایت… بگذاری گله کنم… از همه این کابوسهایی… که چشم ترا دور دیده اند… :: :: آغــــوش دریایی خــود را باز کن تا شبـــی در آغوشــت سر کنم و در امــواج تــو سرگردان شوم تا به ساحـــل آرامــش برسم
  6. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    حالا دارم گوش میکنم: تو را نگاه میکنم که خفته ای کنار من پس از تمام اضطراب عذاب و انتظار من تو را نگاه میکنم که دیدنی ترین تویی و از تو حرف میزنم که گفتنی ترین تویی من از تو حرف میزنم شب عاشقانه میشود تو را ادامه میدهم همین ترانه میشود کاش به شهر خوب تو مرا همیشه راه بود...
  7. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    گل من، ستاره ی من، تو صفای ماهتابی نفسی، حیات بخشی، تو شعاع آفتابی به لبت قسم که رنگی چو گل شراب دارد – به تنت قسم که نوری چو بلور ناب دارد – به پرند شانه هایت که به برگ یاس ماند – به سپهر سینه ی تو که دو ماهتاب دارد به نگاه پر شکوهت که از آن ستاره ریزد – به دو چشم تو که...
  8. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    من و تو دوتا پرنده، تو قفس زندونی بودیم جای پر زدن نداشتیم، ولی آسمونی بودیم ابر و باروونو می دیدیم، اما دنیامون قفس بود چشم به دور دستا نداشتیم، همینم واسه ما بس بود اما یک روز اونایی که ما رو باهم دوست نداشتن تو رو پر دادن و جاتم، یه دونه آینه گذاشتن من خوش باور ساده، فکر میکردم روبرومی...
  9. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    چه رسم جالبی است !!! محبتت را میگذارند پای احتیاجت … صداقتت را میگذارند پای سادگیت … سکوتت را میگذارند پای نفهمیت … نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت … و وفاداریت را پای بی کسیت … و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تنهایی و بیکس و محتاج !!! آدمها آنقدر زود عوض می شوند … آنقدر زود...
  10. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دوست داشتنی که اثبات نشود معنایش در لغت نامه عشق هرزگیست پس اگر میگویی دوستت دارم بدان احساس من اجاره ای نیست
  11. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    خدایا خواب مخملی نمیخواهم کابوسهایم را چاره میکنی؟ گمانم به تیر غیب گرفتار شده ...
  12. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    زندگی باید کرد... گاه با یک گل سرخ گاه با یک دل تنگ گاه باید رویید در پس این باران... گاه باید خندید به غمی بی پایان...
  13. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    عادت ندارم درد دلم را ، به همه کس بگویم ..! ! ! پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم.. ، تا همه فکر کنند . . . نه دردی دارم و نه قلبی
  14. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    بعضی وقتا سکوت میکنی چون اینقدر رنجیدی که نمیخوای حرفی بزنی… بعضی وقتا سکوت میکنی چون واقعا” حرفی واسه گفتن نداری… گاه سکوت یه اعتراضه … گاهی هم انتظار… اما بیشتر وقتا سکوت واسه اینه که هیچ کلمه ای نمیتونه غمی که تو وجودت داری توصیف کنه!
  15. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    شعر من حرف من است حرف من خستگی سینه پر درد من است شعر من حرف دلی است که در آن چشمه جوشان محبت جاریست این شعر دلی است که در آن ، شاخه افسرده غمگین ، خاطر چشم بهاری دارد
  16. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    به تو که فکر می کنم بی اختیار به حماقت خود لبخند می زنم سیاه لشکری بودم در عشق تو و فکر می کردم بازیگر نقش اولم … افسوس…..
  17. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    به جای سرزنش من به او نگاه کنید دلیل سر به هوا بودن زمین ماه است
  18. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دخترک رفت ولی زیر لب این رامیگفت: "اویقیناپی معشوق خودش می آید" پسرک ماند ولی زیر لبش زمزمه بود: "مطمئنا که پشیمان شده برمیگردد" ......."عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز......!!!!!
  19. shabnam111

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    بیزارم از آن عشق که عادت شده باشد یا آن که گدایی محبت شده باشد خودبینی و خودخواهی اگر معنی عشق است بگذار که آیینه نفرت شده باشد
بالا