من وتو از ان روزنه ی سرد عبوس سیب را دیدیم
و از ان شاخه ی بادگیر دور از دست سیب را چیدیم
تو به من خندیدی
وندانستی من به چه
دلهره از باغچه ی همسایه
سیب را دزدیم
باغبان در پی من تند دوید سیب را دست تو دید
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
وتو رفتی وهنوز خش خش
گتم تو تکرار کنان میدهد ازارم
ومن...