مناجات گنجشک با خدا
گنجشک با خدا قهر بودروزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد
و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا...