اعجاز
اعجاز
هوالشهید
رفتی و پای بر سر دنیا گذاشتی
ما را به داغ حسرت خود واگذاشتی
رفتی و این شکستۀ از راه مانده را
در کوچه های خاطره تنها گذاشتی
ما پایبند خویش و تو دلبستۀ خدا
در این حصار غمزده ما را گذاشتی
چون برکه ای حقیر به جا مانده ایم و تو
چون رود پا به ساحت دریا گذاشتی
از خویش پا برخنه...