نتایح جستجو

چرا گرفته دلت ، مثل آنکه تنهایی چقدر هم تنها! خیال می‌کنم دچار آن رگ پنهان رنگ‌ها هستی دچار یعنی عاشق و فکر کن که چه تنهاست اگر که ماهی کوچک دچار آبی دریای بیکران باشد چه فکر نازک غمناکی! و غم تبسم پوشیده نگاه گیاه است و غم اشاره محوی به رد وحدت اشیاست خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند و...

از كوی خود دواندی آخر به صد جفایم در حضرت تو این بود ای ماه وش سزایم؟ در خیل عشقبازان رسم من این نباشد با یار خویش عهدی، بربندم و نپایم ما را مزن ز درگه، همچون غزال وحشی بگریزم ار ز كویت، مشكل دگر بیایم بی جرمی ای ستمگر، انداختی ز چشمم یا زین غمم رها كن، یا بر شمر خطایم ما را ز گلشن و گل،...

عهد بشكستی و من بر سر پیمان باشم مهر ببریدی و من باز بر آن باشم ناورم یاد ز بوی سمن و سنبل و گل مست از نكهت آن زلف پریشان باشم "مستوره کردستانی "

گفتگوی مولوی کرد وحافظ حافظ : ای رخت چون خلد و لعلت سلسبیل سلسبیلت کرده جان و دل «سبیل» یارب این آتش که در جان من است سرد کن زان سان که کردی برخلیل مولوی : سه بای هه ناسه م نه ده رون سه د ته رز که رده ن کلپه ی نار ئیبراهیمی به رز ده خیل تا هالا ته ن نه ویه ن وه گه رد سفته ش نه به رده ن وه...

مولوی كُرد(تاوگوزی) سید عبدالرحیم فرزند ملا سعید نوه ملا یوسف جان فرزند ملا ابوبكر مصنفی چوری كه منتسب به سید محمد زاهد كه معروف به پیر خدر شاهو است می باشد . تخلص شعری وی ( مه عدوومی ) است و در فرهنگ و ادبیات كردی به مولوی مشهور است .مه وله وی (مولوی ) در سال 1221 هجری قمری در روستای سرشانه...

موافقم

[IMG]

[IMG]

[IMG]

كوچه ها پر برف همه جا ساكت سرد همه ای رهگذران تند گذر و من این عاصی بی تو در برف/ به رهت منتظر اینجا تنها كمرم خم شده از بار سكوت خاطرت هست در ان كوچه دور/ من و تو/ دستهامان در دست/ و صدای تپش قلبهامان / پشت سنگین سكوت مطلق را در هم می شكست چشم سبز علفی مانندت در پس برف سفید/ به چه غوغا...

:biggrin::biggrin: درسته !!!متاهله که هست!بره به درک!!! همین که یه عمر بهت دروغ گفته به راحتی میتونه یه انگیزه بشه برای فراموش کردنش....

سلام.....صبح به خیر ....خوبی؟

:confused::confused::confused:

سلام.کجایی؟!!!!!!!!!!!

چشمهایم اگر بی افق هستند و اگر دیگر مثل گذاشته به کوهها نمینگرند... اگر دستهایم سرد و سفید و بی حرکت اند به خاطر توست... نمیخواهم تورا داشته باشم اما نمیدانم چرا چرا اگر دوستت ندارم دیگر حتی خودم را هم ندارم

[IMG]

[IMG]

بیست و دوتای اولو شرمنده نمیتونم بنویسم!!!!!:redface: ولی بیست و سه تا به آخری این بود: مشترک گرامی از اینکه صورتحساب خود را به صورت غیر حضوری پرداخت نموده اید از شما متشکریم.همرا اول!!!!:smile:

"تو که چشمات خیلی قشنگه رنگ چشمات خیلی عجیبه تو که این همه نگاهت واسه چشمام گرم و نجیبه می دونستی که چشات شکل یه نقاشی که تو بچگی میشه کشید.. می دونستی یا نه ؟می دونستی که توی چشمای تو رنگین کمون و میشه دید؟ می دونستی یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ می دونستی که نموندی.. دلمو خیلی سوزوندی .. چشات...