نتایح جستجو

  1. casper.0021

    سلام خسته نباشيد ببخشيد من به راهنمايي شما احتياج دارم... پروژه كارشناسي من راجب سنتز ni3al هست...

    سلام خسته نباشيد ببخشيد من به راهنمايي شما احتياج دارم... پروژه كارشناسي من راجب سنتز ni3al هست بعد با امكانات دانشگاه سمنان نتونستم نمونم رو سنتز كنم چون براي سنتز بايد نمونه تا 1100 درجه گرم مي شد كه نشد... استاد راهنمام بهم گفت بايد از يك سري ماده واكنش گر استفاده كنم! از وادي كه تو دماي...
  2. casper.0021

    سلام خسته نباشيد ببخشيد من به راهنمايي شما احتياج دارم... پروژه كارشناسي من راجب سنتز ni3al هست...

    سلام خسته نباشيد ببخشيد من به راهنمايي شما احتياج دارم... پروژه كارشناسي من راجب سنتز ni3al هست بعد با امكانات دانشگاه سمنان نتونستم نمونم رو سنتز كنم چون براي سنتز بايد نمونه تا 1100 درجه گرم مي شد كه نشد... استاد راهنمام بهم گفت بايد از يك سري ماده واكنش گر استفاده كنم! از وادي كه تو دماي...
  3. casper.0021

    گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

    گفتم: خدای من، دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را که پر از دغدغه ی دیروز بود و هراس فردا، بر شانه های صبورت بگذارم، آرام برایت بگویم و بگریم، در آن لحظات شانه های تو کجا بود؟ گفت: عزیزتر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی، که در تمام لحظات بودنت برمن تکیه کرده بودی، من...
  4. casper.0021

    گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

    در جائی خواندم که: بومیان آمازون روش جالبی برای شکار میمون دارند بدینصورت که نارگیل را از دو طرف سوراخ می کنند، یک طرف کوچک تر در حدی که بتوانند یک طناب را از آن عبور دهند و یک طرف کمی درشت تر در حدی که دست یک میمون به زور از آن رد شود. از طرف کوچک تر طنابی که انتهایش را گره زده اند رد می کنند و...
  5. casper.0021

    گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

    بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم مردی تاجر در حیاط قصرش انواع مختلف درختان و گیاهان و گلها را کاشته و باغ بسیار زیبایی را به وجود آورده بود. هر روز بزرگترین سرگرمی و تفریح او گردش در باغ و لذت بردن از گل و گیاهان آن بود. تا این که یک روز به سفر رفت. در بازگشت، در اولین فرصت...
  6. casper.0021

    گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

    سهراب کوچک که بودم پدرم بيمار شد. و تا پايان زندگي بيمار ماند. پدرم تلگرافچي بود. در طراحي دست داشت. خوش خط بود.تار مي نواخت. او مرا به نقاشي عادت داد. الفباي تلگراف (مورس) را به من آموخت. در چنان خانه اي خيلي چيزها مي شد ياد گرفت. من قالي بافي را ياد گرفتم و چند قاليچه ي کوچک از روي...
  7. casper.0021

    گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

    لبخند بزن ، بدون انتظار پاسخی از دنیا.... بدان روزیدنیا آنقدر شرمنده می شود که بجای پاسخ لبخند ، با تمام سازهایت می رقصد..... "چالی چاپلین"
  8. casper.0021

    گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

    به کعبه گفتم تو از خاکی منم خاک، چرا بايد به دور تو بگردم ؟؟؟ ندا آمد تو با پا آمدی بايد بگردی ، برو با دل بيا، تا من بگردم.....
  9. casper.0021

    گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

    فقط یک امتحان تا فارق التحصیلی...... هورااااااااااااااااااا امسال سیستم سایت دانشگاه سمنان گلستان شده بعد اساتید در عرض 5 ساعت بعد از امتحانا نمره های پیش فرضو می زنن تو سایت!!!!!!! ظاهرا بدجور جوگیر شدن!! یادش بخیر ترم پیش نمره متالورژی سطحم اوایل مهر اومد تو سات یعنی 3 ماه و نیم بعد از...
  10. casper.0021

    گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

    سلام امشب شب نشینی نداریم؟
  11. casper.0021

    گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

    شق القمر حسب اخباری که از ناسا انتشار یافته ، تصاویری از ماه وجود دارد که حاکی از وجود یک رشته صخره های تغییر شکل یافته در سطح ماه می باشد که تا عمق آن امتداد یافته و از نیمه دیگر آن برآمده و این دلیلی بر شکافته شدن ماه و پیوند دوباره آن در دورانی از حیات آن می باشد...
  12. casper.0021

    گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

    مورچه و سلیمان نبی (ع) روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد. سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید. در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود...
  13. casper.0021

    گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

    منم زیبا که زیبا بنده ام را دوست میدارم تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید ترا در بیکران دنیای تنهایان رهایت من نخواهم کرد رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود تو غیر از من چه میجویی؟ تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟ تو راه بندگی طی کن عزیزا من خدایی خوب میدانم تو دعوت کن...
  14. casper.0021

    گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

    گاهي كه دلم به اندازهء تمام غروبها مي گيرد چشمهايم را فراموش مي كنم اما دريغ كه گريهء دستانم نيز مرا به تو نمي رساند من از تراكم سياه ابرها مي ترسم و هيچ كس مهربانتر از گنجشكهاي كوچك كوچه هاي كودكي ام نيست و كسي دلهره هاي بزرگ قلب كوچكم را نمي شناسد و يا كابوسهاي شبانه ام را نمي...
  15. casper.0021

    گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

    من دلم می خواهد یک زن باشم... یک زن آزاد... یک زن آزاده من متولد می شوم، رشد می کنم تصمیم می گیرم و بالا می روم. من گیاه و حیوان نیستم. جنس دوم هم نیستم. من یک روح متعالی هستم؛ تبلوری از مقدس ترین ها !ـ من را با باورهایت تعریف نکن ! بهتر بگویم تحقیر نکن!ـ من آنطور که...
  16. casper.0021

    گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

    نگو اینجوری.... به نظر منم شاید خیلی حرف با خدا داره! یا خیلی کارش گیر خداست.... شایدم می خواسته یه دعا کنه ترسیده ریا شه...!!
  17. casper.0021

    گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

    سلام بهش برسون... میشناسمش... همون موقع که اینجا دانشجو بود هم همینطوری بود....
  18. casper.0021

    گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی

    سلام بر ابجی حمیده گل گلاب...... خوبی؟ خوش میگذره؟ شنیدم سرامیک می خونی اره؟ خوبه رضا ترورت نکرده..... راستی من نفهمیدم تو یه همکلاس به اسم غصالی داری؟
بالا