قیصر تو نیستی که ببینی هنوز هم
دل های خسته را به صبوری سپرده ایم
قیصر هنوز هم همه ی زخم هایمان...
نشمرده ایم.. آخ...ولی زخم خورده ایم
قیصر بگو تو فرق خزان و بهار چیست
وقتی که کوچه را به زمستان سپرده ایم؟
قیصر گواه درد کماکان به دست ماست
با شرط داغ دل, که غریبانه برده ایم
"ما بی غمان...