خدایا!خدای من! بارها آمدی و من نبودم
دست تو را وقتی از پرتگاه می افتادم دیدم که مرا گرفتی
نگاه مهربانت را دیدم وقتی تنها بودم و می گریستم
صدای زیبایت را شنیدم وقتی خسته بودم
من تو را دیدم/بارها و بارها/من تو را می شناسم/بارها و بارها
من تو را از آن وقتی می شناسم که آن شب که فقط من و تو به یادش...