[IMG]
مستی نه از پیاله نه از خـم شروع شـد
از جاده سـه شنبه شب قم شروع شد
آییـنـه خیره شـد بـه مـن و مـن به آینــه
آنقدر «خیره» شد که تبسم شروع شد
خورشیـد ذرهبیـن به تماشای مـن گرفت
آنـگـاه آتـش از دل هیــزم شــروع شــد
وقتی نسیم آه من از شیشهها گذشت
بـیتـابــی مـزارع گـنـدم شــروع...