نتایح جستجو

[IMG]

منکه خودم یادم نبود.. این عسک و دیدم یادم اومد..

محد یادت رفت از شکلاتا عکس بگیری..

محد من دارم آف میشم..شب بخیر..

شب بخیررر

انتقاد؟واستا فک کنمممم.. آها یادم اومد.. تو خجالت نمیکشی از مازیار فلاحی خوشت نمیاااااااااااد؟!

کارای جنتلمن و انجام دادی؟!!!خخ

بازم بلدم بگمااااا.. بگم؟! قضیه ی گوجه و پلو!! بگمممم؟

نه بابا... نه تا اون حد! میدونی در یک لحظه آشپزخونه مو در محاضره ی لشگر سیاه پوش مورچه ها دیدم این بود که دست به یه اقدام رضاخانی زده و همه رو قتل عام کردم! تاپیکه انتقاده مثلانااااااااا.. چیش جواب بده بینم: چرا هروقت میام خونتون و نیاز به ایینه دارممیتونم پیداش کنم؟! چرا هر وقت میام خونتون آینه...

عزیزمممم.. میرم به حنانه چیزایی که نباید و میگم که پوستت و همچی جانانه بکنه هااا..

از اونجایی که من کلا با حیوونا رابطه ی خوبی ندارم فک کردم اگه بکشمشون عذاب وجدان نمیگیرم ولی بعدش فهمیدم سخت در اشتباه بودم..

محددددد... چرا یادم انداختی؟من دیروز یه کشتار دسته جمعی مورچه ها راه انداختم..میدونی چیشد؟شیرینی رو گذاشتمر و اوپم بعده نیم ساعت که برگشتم دیدم کل اوپن سیاهه از مورچه هیچی دیگه یه ظرف آب خالی کردم روشون اونم با کمال بی رحمی.. بعدش عذاب وجدان به من دستداد منم رو حساب مرام و معرفت بهش دست دادم...

محد بزنگم از مادر جونم بپرسم؟ ای بابا خرابه رفاقتیم دیگه چ کنیم...بزنگم؟نعارف نکناااا

هستم..دارم حرفاتونو میخونم..

خا بو.. ما فعلا تازه آشتی کردیم احتمالا یه چند ساعتی باهم قر نکنیم بعد که یکم واسه هم کشک شدیم باز دوباره دعوا میگیرم... یک زندگیه هیجان انگیزی داریم ما دوتا... دلت بسوزه.. سوالم؟چا پریسا از تاکسی پیاده شد نیومدی عقب پیش ما بشینی؟

اوووو چ خشن!.. خا بابا فهمیدم آبای. به سلامتی..

محددددددد... تو که زن زلیل نبودی.. مررررررررد باش.من و زهرا غروبی دعوا گرفیتم الان باز آشتی کردیم.. دعوا نمکه زندگیه بابا من موندم فقط ما چرا کلا تو نمکیم به شیرینیاش نرسیدیم هنو! جوابو ندیدم باس برم بگردم..

محد؟؟؟؟ چرا جواب انتقاد منو ندادی؟ کاری نکن فردا 8 صب بیام انگشتمو بذارم رو زنگ خونتون بر ندارمااااا

با من از این شوخیا نکن محد..اگه انزلیچیه پ چرا محل سکونت و زده شهر باران؟؟!! شهر باران=رشت!