فقر همه جا سر میکشد....
فقر گرسنگی نیست- عریانی هم نیست....
فقر چیزی را نداشتن است- ولی آن چیز پول نیست....طلا و غذا هم نیست.....
فقر همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته ی یک کتابفروشی می نشیند.....
فقر تیغه های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خرد میکند.....
فقر کتیبه...
فقر همه جا سر میکشد....
فقر گرسنگی نیست- عریانی هم نیست....
فقر چیزی را نداشتن است- ولی آن چیز پول نیست....طلا و غذا هم نیست.....
فقر همان گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته ی یک کتابفروشی می نشیند.....
فقر تیغه های برنده ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خرد میکند.....
فقر کتیبه...
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!