من هر بار
خانه ام را به هم می ریزم
اما خوش عکسیت
در هر گوشه
نگاهت را آویخته است
لبخند می زند دلم
بر غمی که می گوید
هنوز هم با تو نفس می کشد دلم
تو من را
به تجربه های تازه برده ایی
و رفتنت یکی بیش از همه
محبوب من
ادامه اسم من نام توست
و پایان من
با تو به تاخیر می رود
باورت نمی شود
کابوس گرفته...