نتایح جستجو

روزگار بس سیاه شده ... زنان در اغوش مردان خواهند مرد و مردان زیر بار زندگی در هم میشکنند .. دختری را میبینم ساده که دست در دست مردی است ... و قدم خواهند زد به سوی مرگ و تباهی ...

من کتاب داستان راستان را از این اقا خوندم و بعد پارش کردم ...

در کل این را میدونم که گابریل برای خود خدایی است چرا که یک ماکوندو ساخت انسانهایی آفرید و پس از زندگی کردن همه را میراند ووو مانند خدا .. گابریل از کشیشان نفرت دارد و این به وضوع در داستان نشان داده شده .و.. گابریل از مرگ میترسد زیرا به سادگی و به سرعت از ان میگذرد ما گابریل عاشق شهوت است البته...

درود بر معمارن و عاشقان خشت و بنا ... روزی از روزها خدای خشت اول را نهاد و انسان قدم به قدم خشت روی خشت گذاشت ... خوبین ؟

ممنون بابت نقدی که گذاشته بودید اما مد نظر من بیشتر چیزی که خود شما احساس کردید بوده ... حس خوب بد تلخ نفرت ... ؟

چشمهایتان را ببندید ... تا فرارم را نبینید ... فرارم به فراسوی واقعیت زمانی که این قلم کهنه را بدست میگیرم ... زمانی که ذهنم از تنم جدا شده به ما ورا خواهد رفت ... چشمانتان را ببندید و تصور کنید ادمی را که توان خود ازاری و دگر ازاری دارد ... ادمی را میبینید که متنفر است از شهوت .. از انسان ار...

باشه ... همه داستانهات اگر با هم یه جا بودن کپی میکردم الان مجبورم همینایی که دم دست هست را کپی کنم تا هفته بعد با نقد میام خوبه ... من برا شروع یه داستان صفحه قبل گذاشتم ... شروع کنیم ؟

جالب هست اما یه سوالی پیش اومد برام ... چرا گابریل به راحتی از مرگ و تعریف اون میگذره اما شهوت را کامل به تصویر میکشه به طوری که احساس میکنی همونجا هستی و داری میبینی واقعه را ... هری پاتر هم که فوق العادست ... بعدا در مورد اون هم حرف میزنیم ...

درود چون عادت دارم بین بحث بیام و موضوع عوض کنم ... میگم که نظرتون در مورد صد سال تنهایی چیه ؟

سرم از صدای وحشتناک سکوت این تالار داره میترکه ... میشه کمی حرف بزنید و نقد کنید ؟

یه لطفی بکنید ... پرسشتون را شفاف تر بگید تا اینقدر مبهم نباشه و ادم بدونه در باره چی حرف بزنه ؟

کلا من خودم زیاد خوشم نمیاد طبیعت را بیارم تو کار معماری اینا باید جدا از هم باشن ...

این ورودی که گذاشتین اصلا خشونت را نمیرسونه بیشتر من حس میکنم یه مکان صنعتی هست که سعی شده خیلی تمیز و با سطح های صاف باشه ...

صد سال تنهایی داستان زنان و مردانی که سرزمینی دور از امکانات میسازند و از طریق کولیها از پیشرفتهای جهان با خبر میشود ... داستان شهوت زنان و مردانی است که چیزی جز ارضای نفسیات خویش ندارند ...

نقد و بررسی کتاب های سال ( هر هفته یک کتاب )( این هفته صد سال تنهایی گابریل گارسیا ماکر ) نقد و بررسی کتاب های سال ( هر هفته یک کتاب )( این هفته صد سال تنهایی گابریل گارسیا ماکر ) با دورد فراوان نمیدانم این تاپیک در این تالار موجود میباشد یا خیر .. هر هفته کتابی از نویسنده ای ... نقدی برای...

کتاب صد سال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز کتاب کلیدر اثر محمود دولت ابادی

خدا کشی اگر از سنم بپرسيد مي گويم چند سالي كوچكتر از خدا و چند سالي بزرگتر از خلقت . تاريخ را از برم چرا كه انقراض دايناسورها را به چشم ديدم ، آن روزها در انقلاب صنعتي اروپا پاريس بودم و نزديك همان برج معروف در كافه ها دنبال كار ميگشتم . و روزي كه آن مرد دانشمند گفت زمين ميچرخد بين حضار در...

داستان از روز نخست با افرینش شروع شد : انسان و زمین پا به پای هم خلق شدند . خداوند سرمست از شاهکارش به نظاره نشست ... و دید که : قابیل هابیل را کشت دید زنی تن خود را فروخت دید که مردش شرف خود را به بازی گرفت دید انسان به خود نیز رحم نکرد ... حال سالهاست که خداوند دیگر به نظاره ی شاهکارش...

چيز خوبي نيست بيشتر براي سرگرميه ...

دلم گرفته چون تنهايم و تنهايم چون طرد شدم چون طرد كردم و چون مانند ديگران نشدم ...