نتایح جستجو

نفس میکشم تا به جای مرده خاکم نکنند ! اینگونه است حال من ، دیگر چیزی نپرس ....

نه چتر داشتی نه روزنامه نه چمدان که عاشقت شدم...... از کجا باید می دانستم مسافری؟؟؟!!

تو که میدانستی با چه اشتیاقی…خودم را قسمت میکنم پس چرا …زودتر از تکه تکه شدنم…جوابم نکردی…برای خداحافظی …خیلی دیر بود…خیلی دیر !!

أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ

اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

سهم من خانه ای اجاره ای در قلب توست ! و هر روز ... ترس از ریختن وسایلم در کوچه ها !

چه تـــلـــخ است! با بــــغـــض بنویسی.... با خــنـــــده بخوانند....

مــن می نویسم و تـــــــــو نـــــمی خوانی ! امـــــــــــا مخــــــاطب که تــــــو باشی … مدیـــــــونم اگر ننــــــــویسم....

دیشب که باران آمد، میخواستم سراغت را بگیرم اما خوب میدانستم باز هم که پیدایت کنم، باز زیر چتر دیگرانی

شنیده ام که به جنگل قدم گذاشته ای، پلنگ وحشی من خوش به حال آهوها

یارب تو او را همچو من بر غم گرفتارش مکن در شهر غربت ای خدا هرگز تو ازارش مکن هر چند او از رفتنش چشمان من گریان نمود لیک ای خدای مهربان از غصه پر بارش مکن

زتو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران رفتم از کوی تو لیکن عقب سر نگران ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی تو بمان و دگران وای به حال دگران

شنیده ام که به جنگل قدم گذاشته ای، پلنگ وحشی من خوش به حال آهوها

دیشب که باران آمد، میخواستم سراغت را بگیرم اما خوب میدانستم باز هم که پیدایت کنم، باز زیر چتر دیگرانی

نفس می کشم نبودنت را نیستی هوای بوی تنت را کرده ام می دانی پیرهن جدایی ات بدجور به قامتم گشاد است تو نیستی آسمان بی معنیست حتی آسمان پر ستاره و باران مثل قطره های عذاب روی سرم می ریزد تو نیستی و من چتر می خواهم ... هر چیزی که حس عاشقانه و شاعرانه می دهد در چشمانم لباس سیاه پوشیده... خودم را به...

اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ

دلـتَنگت می شوم… چـشمانم را روی هم می گذارم بلکه یادت را فراموش کنم… تـو بگو دلــکم مگر می شــود یــک عـمری را فراموش کـرد؟

چه مسخره است سوال امتحاني كه ميگويد جاي خالي را پر كنيد؟ من اگر ميتوانستم جاي خالي تو را پرميكردم

دنیایم را می دهم برای لبخندت. هراسی نیست. شاد که باشی دوباره دنیا از آن من است