دلم شکسته است به جان شما نفهمیدند
یکی دو بار که نه بارها نفهمیدند
تمام سادگیم را حراج خواهم زد
که ساده بودن چشم ما را نفهمیدند
میان این همه همسایه هیچ وقت اینجا
سکوت ممتد یک مرد را نفهمیدند
نگاه خسته ی شهر غریب شاهد باش
که ساکنان تو هرگز ما را نفهمیدند...