نتایح جستجو

  1. آرماندیس

    دوست داشتن قدغن....!!

    حالم بهم خورد دیگه ... درست صحبت کنین ... دهه ...
  2. آرماندیس

    دقیقاً ... ولش کن ........ حال عمومیت چطوره ؟:w07:

    دقیقاً ... ولش کن ........ حال عمومیت چطوره ؟:w07:
  3. آرماندیس

    فرق فوکوله ... ما شاعر بودیم شما شاعر شدی

    فرق فوکوله ... ما شاعر بودیم شما شاعر شدی
  4. آرماندیس

    [IMG]

    [IMG]
  5. آرماندیس

    شاعر شدیا احسان ... میگن درس خوندن آدمو شاعر میکنه ... راسته ؟

    شاعر شدیا احسان ... میگن درس خوندن آدمو شاعر میکنه ... راسته ؟
  6. آرماندیس

    [IMG]

    [IMG]
  7. آرماندیس

    سلام خوبی؟

    سلام خوبی؟
  8. آرماندیس

    برای دوستم دعا کنین.رفته کما :((

    خیلی خوشحال شدم ...
  9. آرماندیس

    سلام مرسی عزیزم ...

    سلام مرسی عزیزم ...
  10. آرماندیس

    تاریخ عربی!

    :surprised::surprised::surprised:
  11. آرماندیس

    تاریخ عربی!

    اینجا چه خبره ؟؟ اسپمه ؟!!
  12. آرماندیس

    برای دوستم دعا کنین.رفته کما :((

    یا من اسمه دواء و ذکره شفاء خوب میشه انشالله ...
  13. آرماندیس

    وقتی پیامبری نیست رسالتی نیست برایِ آمرزش تلخ کامی ِ ما دستی نیست دستی نیست برای چیدن اندوه ...

    وقتی پیامبری نیست رسالتی نیست برایِ آمرزش تلخ کامی ِ ما دستی نیست دستی نیست برای چیدن اندوه .. شب بخیر ...
  14. آرماندیس

    قالیچه ام را در آسمان پهن کرده بودم تا به ستاره ها و خدا نزدیک تر باشم چند وقتی گذشت مادرم گفت...

    قالیچه ام را در آسمان پهن کرده بودم تا به ستاره ها و خدا نزدیک تر باشم چند وقتی گذشت مادرم گفت: سماور و قوری هم با خودت ببر اما من منصرف شده بودم و کمی بعد به زمین برگشتم تنهایی یِ آسمان، حوصله ام را سر می بُرد.
  15. آرماندیس

    اینم حرفیه ....

    اینم حرفیه ....
  16. آرماندیس

    ثانیه های خاکستری...

    به پرواز شک کرده بودم من به هنگامی که شانه هایم از وبال بال خمیده بود در پاکبازی معصومانه گرگ و میش شب کور گرسنه چشم حریص بال میزد به پرواز شک کرده بودم ...
  17. آرماندیس

    واسه که هی میگم چته محل نمیدی ....

    واسه که هی میگم چته محل نمیدی ....
  18. آرماندیس

    حیرت زده ام میکند گاهی این ذهن درحصار مانده ی مغرور جایی که ابلهانه سردرگم انتخاب یک راهی میشد...

    حیرت زده ام میکند گاهی این ذهن درحصار مانده ی مغرور جایی که ابلهانه سردرگم انتخاب یک راهی میشد آزادانه سر به بیابان زد
  19. آرماندیس

    ثانیه های خاکستری...

    قصه‌ی تلخی است اينکه من؛ تاوان ِ اشتباه ِ مردی هستم، که دوست‌اش می‌دارم...
بالا