نه عزیزه من از این خبرا نیست
یه بنده خدایی هر جا میره بهش زن نمیدن
میدونی رضای خدا نیست
میخوام یه کاره خدا پسندانه کنم
ولی طوری می خوام بگم که خوف نکنه !!
بابا بی خیاله پله های ترقی
پله های ترقی رو میخواد چیکار
به قوله جده گرامیم دختر که شد 16 دیگه باید داد به اولین گوزینه مناسب
البته جدم میگفتا به من ربطی نداره !!
ببخشید
واقعیتش بابام جلو کامپیوترم خوابیده بود
دل نمیومد بیدارش کنه
آخر مهربونیمون گل کرد گفتم آخه پدره من برو سره جات بخواب چرا سره جایه من خوابیدی ؟!