گم شدم
تو را زماني از دست دادم
كه ميان روزمرگي هايت گم شدم
و تو فرصت آن را نداشتي
كه دلتنگم باشي
عجب از من
تمام دلمشغولي ام تو بودي
تمامي دقايقم با تو مي گذشت
در لابه لاي دفتر خاطراتت به دنبال خود گشتم
نبودم
هيچ صفحه اي نشان از من نداشت
برگه هاي خالي زيادي بود
پاك شده بودم
از...