نتایح جستجو

ازش آدرس نگرفتی؟ شرکت داره و گویا گلخونه ... اقای رزاقی هم همکلاسم که نوره اونم مثل اینکه گلخونه داره ... من علوم تحقیقاتم . دولتی باغبانی ندادم

مگه نور نیستی؟ کاکتوس رو که میشناسی ؟اقای نورانی از محمود اباده . یه همکلاسی دیگه هم داریم تهرانن اما اصالتا محمود ابادیه

شاید الان 20 سالی باشه از چهار راه بانک اونورتر رو ندیدم ...پشت بازار اصلا محله مناسبی نیست که یه دختر بخواد بره ... ما یه همکلاسی داریم همشهری شماست کارمند جهاده .یکی دیگه هم محمود آبادی که هم باشگاهیمون هم هست...

:biggrin::biggrin::biggrin: واسه همین لات بازیاست من اصلا خوشم از این مراسما و بیرون رفتن نمیاد ...

بچه خدا بگم چیت نکنه! مردم از خنده!!!!چقدر باحال تعریف میکنی ... اون خیابون بزرگه جلوی بیمارستان عشایر رو بهش میگن بازارچه ...(بازارچه طیب) مرسومه تاسوعا بالای بازارچه خاک جمع میکنن روش رو مردمی که نذر دارن گلاب میزارن (بطریهای گلاب رو روش میچینن) بعد صبح اذان صبح اتیش روشن میکنن .اون گلاب ها رو...

انجمن که واسه سرور قطع نشده! بیست روزی خونه بودم ...این هفته هم میرم ...

انجمنمون که پر کشید و رفت پیش خدا! دیگه کمتر فروم رفتم . خونه هم که وایرلسش قطعه وقتی میرم از همه جا بی خبرم .درسا خوبن انشالله؟تفاوتی با اینجا تو درسا حس میکنی؟

سلام به روی ماه فرنگیت ! خوبی؟ چه خبرا ؟خوش میگذره ؟ایام سوگواری رو به خوبی در بلاد مستشرقه برپا میکنی یا نه؟

پس درست حدس زدم اره ؟ زیاد از فضای باشگاه خوشم نمیاد واسه همین اصلا تو گفتگوها حضور ندارم...واسه همین بیخبر بیخبرم.... باشه پس منتظر خاطره ات میمونم ... خرم اباد که همش باید خاطره دعوا داشته باشی!نه؟:D من که کلا عاشورا تاسوعا از خونه بیرون نمیرم!واسه همین فقط از گل بازی صبح عاشوراشون همین...

یه چیز بگم کمی بخندی! من همیشه فکر میکردم ترم 2 و 3 باغبانی باشی ...نهایتا 20 سالت باشه ! با این حسابی که گفتی باید متولد 60-61 باشی.اره؟

منم منظورم همون طرز عزاداری بود! اره خرم ابادیم ... تو نو اندیشان نوشته بودی محل تحصیل خرم اباد فکر کردم هنوزم اونجایی... چه کارا میکنی الان؟واسه ارشد میخونی یا کار میکنی؟