درشهر غربت زده باران ندیده
وهزار آرزوی نهفته درمیان نویدهای سراب
آنچه می ماند نگاه خسته ودل شکسته است
بادیدن تو روح تازه سبز دررگ سیاه آمد
ونورچشمان انگار در آبی ابرها گم شد
صدای خوش بلبل در ترنم صبحگاهی
وبوی خوش باران در مزرعه زرد گون گندم
همه وهمه ازساحل دور نگاه توست ونوس:gol:
سلام
سلام
چه کسی میگوید که گرانی اینجاست
دورۀ ارزانیست
چه شرافت ارزان، تن عریان ارزان و دروغ از همه چیز ارزان تر
آبرو قیمت یک تکۀ نان
و چه تخفیف بزرگی خورده قیمت هر انسان!!!:gol: