نتایح جستجو

مایكروسافت درباره آسیب‌پذیری جدیدی كه ممكن است توسط هكرها برای نصب ویروس در رایانه قربانیان مورد استفاده قرار بگیرد، به كاربران اینترنت اكسپلورر هشدار داد. این حفره امنیتی به شیوه كار VBScript مایكروسافت با فایل‌های كمكی ویندوز در اینترنت اكسپلورر مربوط است اما برای اجرا شدن حمله، كاربر قربانی...

معادله ۱ انسان = خواب + خوراک + کار + تفریح الاغ = خواب + خوراک پس انسان = الاغ + کار + تفریح و بنابراین انسان - تفریح = الاغ + کار بعبارت دیگر انسانی که تفریح نداره = الاغیه که فقط کار می کنه معادله ۲ مرد = خواب + خوراک + درآمد الاغ = خواب + خوراک پس مرد = الاغ + درآمد و بنابراین مرد - درآمد...

یک تصویر جالب یا یک معجزه ؟! حتماببین این بار قصد داریم به شما تصویری استثنایی را معرفی کنیم که بی شک شما پس از مشاهده آن تعجب خواهید کرد و شاید تصور کنید معجزه ای جدید در کامپیوتر شما رخ داده است ! حتی می توانید با استفاده از این عکس ، مدتها دوستان خود را سرگرم ساخته و به خرافات و خیال...

صاحب بلند ترین جیغ دنیا کسی نیست به جز یک پیرزن 52 ساله به نام Jill Drake ! بلندی جیغ این خانم 129 دسی بل است . او اگر بتواند فقط 10 دسی بل دیگر به بلند تر جیغ بزند بلندی صدای او به صدای جت!!! خواهد رسید . او این استعداد خود را هنگام تصادف کشف کرد .

این عکس، تصویری از مقاله‌ای است از مجله Ensign magazine May ‘98 pg. 94 تحت عنوان ” در آغوش گرفتن نجات بخش”. این مقاله شرح مفصلی از اولین هفته زندگی یک جفت دوقلو را توصیف می‌کند که در هنگام بدنیا آمدن در دو دستگاه جداگانه انکوباتور( incubator)نگهداری می‌شدند و پزشکان گفته بودند که یکی از آنها...

کی می خواد یه میلیونر بشه. . . با کمتر از 200 دلار؟ چتونه، حتی ننه بزرگتونم می تونه اونو تهیه کنه. ما سفر به این کشورهارو بهتون پیشنهاد می کنیم... 10. زامبیا (در جنوب آفریقا) نرخ ارز: 1 دلار آمریکا= 4669 کوآچا قیمتی ترین اسکناس: 5000 (10.70 دلار) برای اینکه کمکتون کنیم تا بدونین که کوآچا...

صدای راننده وانت بار که داد میزد "هندونه به شرط چاقو بخور و ببر، جیگرتو حال میاره هندونه" رو شنیدیم. گفتم: زن، جون هر کی دوست داری بی خیال شو. اصلا بزار برم واست دو تا هندونه قرمز بگیرم بخوری جیگرت حال بیاد. اما گوشش به این حرفها بدهکار نبود. سرم رو بین دوتا دستام گرفتم و پیش خودم گفتم حیف که...

سلام .اگه ممکنه برام بفرستین .ممنون negar6888@gmail.com

مرد جوان: ببخشید آقا میشه بگین ساعت چنده؟ پیرمرد: معلومه که نه! - چرا آقا... مگه چی ازتون کم میشه اگه به من ساعت رو بگین؟! - یه چیزایی کم میشه و اگه به تو ساعت رو بگم به ضررم میشه - ولی آقا آخه میشه به من بگین چه جوری؟! - ببین اگه من به تو ساعت رو بگم مسلما تو از من تشکر می کنی و شاید فردا...

سلام .من زمان ADSL تموم شده .دیر به دیر میام نت :(((

همه میترسیم....از همان فردایی که امروزمان را درگیر خود کرده.... از همان فردایی که نمیدانیم با کدامین طلوع خواهیمش دید.... و تو.....در پس تمامی داشتنی هایت,هنوز هم نگرانی....و می ترسی از فردا..... می ترسی اگر فردا از آن تو باشد و او در دستان دیگری.... خوب می دانم ترس تو از رفتن است..... و رفتن...

خواهش میکنم .اونو دیگه من نمیدونم والا .بعضی ها ترجیح میدن کتاب بخرن تا کتاب خوان !!!

ممنونم منم همینطور

من خوش نیستم .و بهتر شما با دقت بیشتری بخونین .اونی که گفت با 600 تومن کتاب میشه خریدم من نبودم .در ضمن اگه خریده باشم نیازی به پرسیدن نظر نمیدیدم

سلام میسی وشما خوبی؟

درس اول : مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ساله‌اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلی‌های خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد. به محض شروع حرکت قطار پسر ٢۵ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس می‌کرد فریاد...

گویند سلطان محمود غزنوی جلوی پلکان قصر ایستاده بود که یکی از شعرای درباری(عوفی) را دید و از او خواست که وقتی سلطان پا به پله اول می‌گذارد مصراعی بگوید که سلطان حکم قتلش را بدهد و وقتی سلطان پا به پله دوم گذاشت مصراع دوم را چنان بگوید که نه تنها اثر مصراع اول را از بین ببرد بلکه شاعر را شایسته...

در سيرك پاي بچه فيل را با طناب به تنه درختي مي بندند و او هرچه تقلا ميكند، نمي تواند خود را آزاد كند. اندك اندك باور ميكند تنه درخت از او نيرومند تر است. هنگاميكه فيل بزرگ و نيرومند شد كافيست پاي فيل را به نهالي ببندند. او براي آزادكردن خود تلاش نمي كند. ما نيزاغلب اسير بندهاي شكننده ايم...

شیخی در یک دهات دوردست زندگی میکرده.این شیخ به مقامی رسیده بوده که هر دعایی که میکرده خداوند آنرا استجاب میکرده.(مستجب الدعو).مردمان آن دهات مریضان خود را نزد آن فرد که بالای کوه زندگی میکرده می بردند و آن شیخ آنان را با دعا شفا می داده.روزی چند برادر خواهرشان را که مریض بوده به بالای کوه می...

مرد خیلی خجالتی میره توی یه كافه تریا! چند دقیقه كه میشینه توجهش نسبت به یه دختر خوشگل كه كنار میز بار نشسته بوده جلب میشه ! مرد نیم ساعت با خودش كلنجار میره و بالاخره تصمیمشو میگیره و میره سراغ دختر و با خجالت و آروم بهش میگه: ممم... میتونم كنار شما بشینم و یه گپی با همدیگه بزنیم؟ یهو...