آره مثل بیشتر مردم.قصد من این نیست که خاص و متفاوت باشم.
قصدم فقط اینه که ناآگاهانه تحت تاثیر حرفای کسی قرار نگیرم و خودم باشم. وقتی میدونم که خودم به اندازه کافی آدم بدبین و غمگینی هستم چرا دامن بزنم به این حس ام؟ چه نکته مثبتی توی این احساسم هست؟
شاید دنیای اطراف ما زشت باشه شاید اگه بخاهیم...
تو آدم شادی هستی؟ این آگاهی پیدا کردنت از این حرفای صادق حالت رو بهتر میکنه یا خراب تر؟
در مورد من: حال من رو خراب میکنه و نا امیدم میکنه.هیچ حاصلی جز سستی و بیهودگی برام نداشتن.شاید حرفاش در خیلی از موارد درست باشن اما دوست دارم با خوش بینی به همه چیز نگاه کنم.
واقعیت یعنی چیزی که درجریانه میبینیم و احساس میکنیمش.
توهم یعنی چیزی که وجود خارجی نداره ولی ما تو خیالمون میسازیمش .
امید هم شاید یعنی چیزی بین این 2 تا نه خیلی واقعیت که بدیهی و قطعی باشه و نه خیلی توهم که محال باشه.
واقعیت یعنی چیزی که درجریانه میبینیم و احساس میکنیمش.
توهم یعنی چیزی که وجود خارجی نداره ولی ما تو خیالمون میسازیمش .
امید هم شاید یعنی چیزی بین این 2 تا نه خیلی واقعیت که بدیهی و قطعی باشه و نه خیلی توهم که محال باشه.
دوست خوبم تعریفت رو از پوچ گرایی و واقعگرایی دقیق متوجه نمیشم.میتونی بهم بهتر تفهیم کنی ؟ اون چیزی که تا بحال میدونستم متفاوت با گفته های الان تو هستن. میتونی بهم کتاب یا سایتی معرفی کنی؟
قضیه تک بعدی نیست افکار صادق خیلی رو من تاثیر داشت آخه من از 13 -14 سالگیم تا یکی 2 سال پیش میخوندم !( الان 20 سالمه) تو سنی که آدم خیلی راحت تر تاثیر میگیره از همه چیز . دیگه دلم نمیخاد حتی 1 ثانیه هم اونجوری پوچ گرا باشم.