نتایح جستجو

درستكارترین مردم جهان، بیشترین احترام را بسوی خود جلب شده می بینند، حتی اگر آماج بیشترین بدرفتاریها و بی حرمتیها قرار گیرند.

دعوی عشق زهر بوالهوسی میآید/ دست بر سر زدن از هر مگسی میآید اوست غواص که گوهر بکف ارد ور نه/ سیر این بحر زهر خار و خسی میآید

بگفت دل ز مهرش کی کنی پاک بگفت آنگه که باشم خفته در خاک

عشق مانند هوا در همه جا،جاریست تو نفسهایت را قدری جانانه بکش"

عــشــق مثل آب میمونه كـه میتـونی توی دستت قایمــش كنی آخرش یه روز دستت رو باز می كنی میبینی نیست قطره قطره چكیده بی آنكه بفهمی اما دستت پر از خاطره است.

می شکنم می شکنم :gol:می شکنم من اگر اشک به دادم نرسد می شکنم زیر این چرخ کبود زیر این سنگینیه بغض سکوت اگر از مهر و وفای تو کلامی ننویسم اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم بر لب کلبه ی محصور وجود من در این خلوت خاموش سکوت اگر از یاد تو یادی نکنم می شکنم اگر از هجر تو آهی نکشم تک و تنها...

صدای سکوت صدای سکوت ،صدای سکوت فضای غمگین قلبم را پیچیده ...تنهایی آمده و وجودم را با سردی وجودش پریشان کرده من در اوج بی کسی ام ، کسی نیست ! اینجا جز تنهایی که همدرد من است ، برایم میخواند آوازی با صدای آرامش ! میداند که در قلبم چه میگذرد و میخواند راز درونی ام را ، در این آرامش...

زندگی زندگی زندگي غصه اي است كه آغازش با گريه كودكانه شروع مي شود و پايانش برای هر كسي با سكوت و بي خبري به اتمام مي رسد. در موقع ورودمان به اين دنيا همه از آمدنمان خبر دارن و خود را براي استقبالي با شكوه از يك طفل بي گناه آماده مي كنند . همه انتظار بدنيا آمدن فرد جديدي را مي كشند و...

اگر ... اگر ... تحمل كردن زيباست اگه قرار باشه روزي به تو برسم،انتظاراسان است اگه قرار باشه دوباره تو رو ببينم ،زندگي شيرين است اگه قرار باشه مزه دستان تو رو بچشم،مشكلات حل مي شود اگه قرار باشه يه روز به پاي تو بميرم،اشكها همه به لبخند تبديل مي شود اگه قرار باشه يك بار تو رو ببوسد ،لبخندها همه...

الهي ! الهي ! كار آن دارد كه با تو كاري دارد،يار آندارد كه چون تو ياري دارد،او كه در دو جهان تو را دارد ،هرگز كي تو را بگذارد،عجب آن است كه او كه تو را دارد،از همه زار تر مي گذارد ،او كه نيافت به سبب نايافت مي زارد،او كه يافت باري چرا مي گذارد،در بر آن را كه چون تو ياري باشد گر ناله...

روزگار من در نبود تو !!! روزگار من در نبود تو !!! دلم گرفته، آسمان دل کوچکم ابری و غم زده است. و هوای آن بارانی. چشمانم در فراق دیدگانت به هیچ نگاهی دلخوش نیست.دستانم هر روز به دنبال دستان پرمهر تو می گرددو قلبم بدون تو حوصله ی تپیدن ندارد.از وقتی تو رفتی، قناری های کوچک حیاطمان برای هم نغمه ی...

عشق یعنی ... عشق یعنی ... عشق یعنی خاطرات بی غبار دفتری از شعروعطر بهار عشق یعنی یک تمنا،یک نیاز زمزمه از عاشقی با سوزو ساز عشق یعنی چشم خیس مست او زیر باران دست تو در دست او عشق یعنی ملتهب از یک نگاه غرق در گلبوسه تا وقت پگاه عشق یعنی عطر خجلت...شور عشق گرمی دست تو در آغوش عشق عشق یعنی"بی تو...

یا بنی ادم یا بنی ادم یا بنی آدمَ انا حیّ لا اموت اطعنی فی ما امرتك اجعلك حیّا لا تموت ... ای فرزند آدم من زنده ای هستم كه نمی میرم مرا در آنچه امر كرده ام اطاعت كن تا تورا زندگی ای بخشم كه نمیری...

وقتی که به دنیا اومدی تو تنها کسی بودی که گریه می کردی و بقیه می خندیدن ، سعی کن یه جوری زندگی کنی وقتی رفتی تنها تو بخندی و بقیه گریه کنن

روشنترین اینده همیشه روی گذشته فراموش شده شکل می گیره ، نمیشه تا وقتی که دردها و رنجا رو دور نریختی توی زندگی به درستی پیش بری ،

زندگی منتظر من است زندگی منتظر من است چشم بر هم می گذارم . غبارها را مي زدایم . پرده ها را کنار می زنم . به نور می اندیشم . به فوران نوری مطلق که بر من جاریست . سر شارم همه ی زمین زیر پای من است . تمامی درها گشوده و راه ها باز . رها از تاريکی ها. اندوهی،خاطره ای،تمنايی در من نیست ...

سکوت سکوت لحظه ای سکوت صدایی می آید انگار صدای چکاوکی است چه زیبا می خواند مرا نه گویی موریانه ای است سیاه وای خدایا چه زیبا آفریده ای آیا بالا تر از رنگ او رنگی هست او مرا صدا می زند هیس صدایش را می شنوم . آرام مراقب باش اینجا چشمانی به انتظار نشسته اند قدمهایت را آهسته بردار باز صدا می...

فراموش کردن آنهايي که يک روز معمار لحظه هايمان بودند يعني زندگي درتاريکي وتنهايي بيا ييم خداوند را درتمام لحظه هاي زندگي ودوستان خوب را در قلب خود زنده نگه داريم

گر چه در دورترین شهر جهان محبوسم از همین دور ولی روی تو را می بوسم گر چه در سبزترین باغ ولی خاموشم گر چه در بازترین دشت ولی محبوسم خلوت ساکت یک جوی حقیرم بی تو با تو گسترده گی پهنه اقیانوسم ای به راهت لب هر پنجره یک جفت نگاه من چرا این قدر از آمدنت مایوسم؟ *** این غزل حامل پیغام خصوصی من است...

اگر ماه بودی اگر ماه بودی اگر ماه بودی به هر جا كه بودی سراغ تو را از خدا می گرفتم وگر سنگ بودم به هرجا كه بودی سر رهگذار تو جای می گرفتم اگر ماه بودی به صد ناز شاید شبی بر لب بام ما می نشستی وگر سنگ بودم به هر جا كه بودم مرا می شكستی مرا می شكستی فریدون مشیری