مشتمل باشد بر تحليل قضاياي عقل متعارف. اين ديدگاه با همين وضع محدودي كه دارد بسيار دور از واقعيت است، زيرا 1- حتي اگر بر آن باشيم كه متافيزيك به معناي مثبت و معقول و برحق آن وجود ندارد، مسلماً رشتهاي از تحقيق و پژوهش وجود دارد كه كار آن رد و انكار استدلالهاي...
ريشه واژه فلسفه از كجاست؟
تعريف دقيق «فلسفه» غير عملي است و كوشش براي چنين كاري، لااقل در آغاز، گمراه كننده است. ممكن است كسي از سر طعنه آن را به همه چيز و/ يا هيچ چيز، تعريف كند و منظورش آن باشد كه تفاوت فلسفه با علوم خاص در اين است كه فلسفه ميكوشد تصويري...
چگونه ميتوان از فلسفه مدد گرفت؟
نظر كلي و عامي را كه دربارهي فلسفه پيش از اين مورد قبول و تمسّك قرار داديم، و ارتباط آن را به مسائل زندگي روزانه ميتوان با چند مثل نشان داد. ما با مسئلهي درد و رنج و شرّ آغاز ميكنيم.
الف- موضوع كتاب ايّوب چيست؟
مسئلهي رنج...
فلسفهي أوُلي يا مابعدالطبيعه (21) چيست؟
اكنون به آنچه براي بسياري كسان ذات حقيقي فلسفه است ميرسيم، زيرا مابعدالطبيعه (متافيزيك) با نظريات راجع به ماهيت بازپسين اشياء، و با واقعيت در برابر پديدار، سروكار دارد. در واقع فلسفه و متافيزيك غالباً بهطور مترادف به كار...
اخلاق و فلسفهي اخلاق
مطالعهي رفتار انساني، از اين جهت كه به عنوان خوب يا بد مورد داوري قرار گيرد، و نقد و تحليل ارزشهاي متعالي (16) اخلاقي و كوشش براي فهميدن اينكه چه آرمانها و ايدهآلهايي براي حيات انساني بهطور كلي اهميت دارد، اخلاق يا فلسفهي اخلاق ناميده...
در فلسفه، مباني خود علم مطالعه ميشود
بالاخره عالِم بايد بسياري از مفاهيم، مانند جوهر و ماده و انرژي و مكان و زمان و عليّت را كه همه براي او اساسي است به كار برد، ليكن خود وي دربارهي اعتبار اين مفاهيم كاوش نميكند و نميپرسد كه آيا آنها خواص ذاتي و اصلي اشياء است،...
نگاهي به فرق عمل و نظر
معرفتي كه آدميان در زندگي روزانه بدان راه يافتهاند اغلب از نوع عملي است. قسمت مهمي از اين معرفت مبتني است بر مسموعات، و حكم و امثال يا تعاليم گذشته؛ و قسمت مهم ديگر از تجربه و انفعالات و اميال و آمال فرد رنگ گرفته است. اين قسم معرفت...
هيچ فلسفهاي از علم تجربي و تحصلي استنتاج نشده است و مناسبت فلسفهي دكارت با فيزيك گاليله و آراي كانت با فيزيك نيوتن و فلسفههاي حيوي با پژوهشهاي زيستشناسي و.. گرچه به اعتباري نادرست نيست، اما بيان اين مناسبت با نظر سطحي در احوال فيلسوف و وضع علم زمانه ممكن...
فلسفه در ادوار تاريخ
آيا فلسفه صورت خاص يكي از ادوار تاريخ است و صرفاً تعلق به يك دورهي تاريخي دارد؟ برخلاف اينكه بعضي تصور كردهاند، انسان حيوان مابعدالطبيعي نيست و از ابتدا اهل فلسفه نبوده است. آغاز تاريخ فلسفه در قرن پنجم قبل از ميلاد است و اولين فيلسوفان،...
اگر پرسش از ماهيت موجودات و علم به اعيان اشياء وجهي نداشته باشد، فلسفه هم بيوجه ميشود. در چه صورت ميتوان بحث از ماهيات اشياء را بيوجه انگاشت و آيا اِعراض از اين بحث نوعي كمال است و بشر ميبايست به مرتبهاي از كمال برسد تا علم به اعيان اشياء را بيمورد انگارد؟...
اشاره كرديم كه قدما مطلب «چيست» را دو قسم ميدانستند كه يكي را ماي شارحه و ديگري را ماي حقيقيه ميگفتند. مطلب ماي شارحه بر پرسش از وجود و عدم شيء مقدم است، يعني قبل از آنكه وجود چيزي تصديق شده باشد، ميتوان در باب آن پرسش كرد. فيالمثل كسي كه لفظ فلسفه را...