نتایح جستجو

  1. Saghar_mv

    می کشیدی خلق را در راه و می خواندی آتش دوزخ نصیب کفر گویان باد هر که شیطان را به جایم بر گزیند...

    می کشیدی خلق را در راه و می خواندی آتش دوزخ نصیب کفر گویان باد هر که شیطان را به جایم بر گزیند او آتش دوزخ به جانش سخت سوزان باد خویش را ‌اینه ای دیدم تهی از خویش هر زمان نقشی در آن افتد به دست تو گاه نقش قدرتت ‚ گه نقش بیدادت گاه نقش دیدگان خودپرست تو گوسپندی در میان گله سرگردان آنکه...
  2. Saghar_mv

    میدویدم در بیابانهای وهم انگیز می نشستم در کنار چشمه ها سرمست می شکستم شاخه های راز را اما از...

    میدویدم در بیابانهای وهم انگیز می نشستم در کنار چشمه ها سرمست می شکستم شاخه های راز را اما از تن این بوته هر دم شاخه ای می رست راه من تا دور دست دشتها می رفت من شناور در شط اندیشه های خویش می خزیدم در دل امواج سرگردان می گسستم بند ظلمت را ز پای خویش عاقبت روزی ز خود آرام پرسیدم چیستم من...
  3. Saghar_mv

    سالها در خویش افسردم ولی امروز شعله سان سر می کشم تا خرمنت سوزم یا خمش سازی خروش بی شکیبم را...

    سالها در خویش افسردم ولی امروز شعله سان سر می کشم تا خرمنت سوزم یا خمش سازی خروش بی شکیبم را یا ترا من شیوه ای دیگر بیاموزم دانم از درگاه خود می رانیم ‚ اما تا من اینجا بنده تو آنجا خدا باشی سرگذشت تیره من سرگذشتی نیست کز سر آغاز و سرانجامش جدا باشی چیستم من زاده یک شام لذتباز ناشناسی پیش...
  4. Saghar_mv

    عصیان بندگی بر لبانم سایه ای از پرسشی مرموز در دلم دردیست بی آرام و هستی سوز راز سرگردانی...

    عصیان بندگی بر لبانم سایه ای از پرسشی مرموز در دلم دردیست بی آرام و هستی سوز راز سرگردانی این روح عاصی را با تو خواهم در میان بگذاردن امروز گر چه از درگاه خود می رانیم اما تا من اینجا بنده تو آنجا خدا باشی سرگذشت تیره من سرگذشتی نیست کز سرآغاز و سرانجامش جدا باشی نیمه شب گهواره ها آرام...
  5. Saghar_mv

    بعید میدونم ازونا چیزی دستگیرم شه!من اطلاعات برقیم در حد اینه ! V=RI:D

    بعید میدونم ازونا چیزی دستگیرم شه!من اطلاعات برقیم در حد اینه ! V=RI:D
  6. Saghar_mv

    من تو تاسیسات برقی تو آسانسور خیلی مشکل دارم.یعنی کلا چیزی ازش بلد نیستم.:cry:اگه مبحث پونزدهم...

    من تو تاسیسات برقی تو آسانسور خیلی مشکل دارم.یعنی کلا چیزی ازش بلد نیستم.:cry:اگه مبحث پونزدهم مقررات ملی رو بخونم چیزی دستگیرم میشه؟چه منبعی خوبه؟:cry:
  7. Saghar_mv

    سلام.خوبید؟من تازه رفتم توکار تاسیسات برقی و مکانیکی 1 پروژه 288 واحدی مسکن مهر.میتونم ازتون...

    سلام.خوبید؟من تازه رفتم توکار تاسیسات برقی و مکانیکی 1 پروژه 288 واحدی مسکن مهر.میتونم ازتون گهگاهی کمک بگیرم؟ممنون میشم.
  8. Saghar_mv

    سرود زیبایی شانه های تو همچو صخره های سخت و پر غرور موج گیسوان من در این نشیب سینه میکشد چو...

    سرود زیبایی شانه های تو همچو صخره های سخت و پر غرور موج گیسوان من در این نشیب سینه میکشد چو آبشار نور شانه های تو چون حصار های قلعه ای عظیم رقص رشته های گیسوان من بر آن همچو رقص شاخه های بید در کف نسیم شانه های تو برجهای آهنین جلوه شگرف خون و زندگی رنگ آن به رنگ مجمری مسین در سکوت...
  9. Saghar_mv

    معماری با مصالحی از جنس دل

    موج تو در چشم من همچو موجی خروشنده و سرکش و نا شکیبا که هر لحظه ات می کشاند بسویی نسیم هزار آرزوی فریبا تو موجی تو موجی و دریای حسرت مکانت پریشان رنگین افقهای فردا نگاه آلوده دیدگانت تو دائم بخود در ستیزی تو هرگز نداری سکونی تو دائم ز خود میگریزی تو آن ابر آشفته نیلگونی چه می شد خدا...
  10. Saghar_mv

    دعوت ترا افسون چشمانم ز ره برده ست و میدانم چرا بیهوده می گویی دل چون آهنی دارم؟ نمیدانی...

    دعوت ترا افسون چشمانم ز ره برده ست و میدانم چرا بیهوده می گویی دل چون آهنی دارم؟ نمیدانی نمیدانی که من جز چشم افسونگر در این جام لبانم باده مرد افکنی دارم! چرا بیهوده میکوشی که بگریزی ز آغوشم ؟ از این سوزنده تر هرگز نخواهی یافت آغوشی نمیترسی نمیترسی نمیترسی که بنویسند نامت را به سنگ تیره...
  11. Saghar_mv

    خواهش میکنم.:smile:

    خواهش میکنم.:smile:
  12. Saghar_mv

    گردن بند نشستم سالها بر ساحل عشق درخشانت و مروارید شعرم را ، فرو آویختم بر گردن همرنگ...

    گردن بند نشستم سالها بر ساحل عشق درخشانت و مروارید شعرم را ، فرو آویختم بر گردن همرنگ مهتابت . ولی دیشب که بازوی کسی بر گردنت پیچید ز هم بگسست گردن بند احساسم و مروارید ها در کام موج حسرتم ، غلتید !
  13. Saghar_mv

    معماری با مصالحی از جنس دل

    دریا به پیش روی من , تا چشم یاری می کند , دریاست . چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست . درین ساحل که من افتاده ام خاموش ، غمم دریا ، دلم تنهاست . وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست . خروش موج ، با من می کند نجوا ، که : هر کس دل به دریا زد رهایی یافت . که هر کس دل به دریا زد رهایی...
  14. Saghar_mv

    معماری با مصالحی از جنس دل

    مکتوب مکتوب آریستیپوس فیلسوف، از قدرتش در دربار دیونیزوس،مستبد سیراکوز، لذت می برد. یک روز بعدازظهر، به دیوژن برخورد داشت که برای خود غذایی از عدس می پخت. آریستیپوس گفت : اگر حاضر بودی به دیونیزوس اظهار ارادت کنی، مجبور نمیشدی عدس بخوری. دیوژن پاسخ داد : اگر بلد بودی از عدس لذت ببری، مجبور...
  15. Saghar_mv

    چراسیالات

    آدما دو دسته ان!!!!!!!!!!!!!!!!!! آدما دو دسته ان!!!!!!!!!!!!!!!!!! [ببین جانم،آدما کلا دو دسته ان:1-اونایی که مهندسی مکانیک خوندن 2-اونایی که مهندسی مکانیک نخوندن!!! این تقسیم بندی رو هیچ وقت یادت نره! مکانیک هم رشته پرکاربردو مهمی توصنعته و هم خیلی خیلی شیرینه خصوصا سیالات! من فارغ...
  16. Saghar_mv

    در هر حال هز آشناییتون خرسند شدم. اگه تونستید کمکی بمن کنید کافیه واسم پیغام بذارید.شب خوبی...

    در هر حال هز آشناییتون خرسند شدم. اگه تونستید کمکی بمن کنید کافیه واسم پیغام بذارید.شب خوبی داشته باشید.
  17. Saghar_mv

    موضوع پایان نامه من سیکل تبرید اتوکاسکاد(Auto Cascade ) بوده و حالا میخوام از توش1 مقاله بیرون...

    موضوع پایان نامه من سیکل تبرید اتوکاسکاد(Auto Cascade ) بوده و حالا میخوام از توش1 مقاله بیرون بکشم.شما خودتون یا دوستاتون اطلاعات تخصصی در این باره دارید؟اصلا گرایشه شما سیالاته؟
  18. Saghar_mv

    آهااااااااان!جالب بود.حالا اون کاخ هنوز هست؟نه من تبریز نیستم.البته تبریزو دوس دارم و 3 بار...

    آهااااااااان!جالب بود.حالا اون کاخ هنوز هست؟نه من تبریز نیستم.البته تبریزو دوس دارم و 3 بار تاحالا اومدم!
  19. Saghar_mv

    آخه من 1 دوست تبریزی دارم که فامیلیش پناه شاهیه!و از نوادگانه قجراس!

    آخه من 1 دوست تبریزی دارم که فامیلیش پناه شاهیه!و از نوادگانه قجراس!
  20. Saghar_mv

    سلام.شما با پناه شاهی ها هم نسبتی دارید؟نکنه شمام از طایفه قجرید؟؟؟

    سلام.شما با پناه شاهی ها هم نسبتی دارید؟نکنه شمام از طایفه قجرید؟؟؟
بالا